جستجو برای:
  • صفحه اصلی
  • دوره های آموزشی
  • پادکست ها
  • مقالات
  • درباره ما
  • سبد خرید
  • تماس با ما
 
  • 021-22226004
  • info@zinpas.com
  • دوره های آموزشی
  • مقالات
آموزش فن بیان، سخنوری، ارتباطات و رفتارشناسی
  • صفحه اصلی
  • دوره های آموزشی
    • فن بیان
    • آموزش فروش
    • کسب و کار
    • آموزش اینستاگرام
    • مهارت های فردی
    • مهارت های ارتباطی
  • پادکست ها
  • مقالات
  • درباره ما
  • سبد خرید
  • تماس با ما
0
ورود / عضویت

وبلاگ

آموزش فن بیان، سخنوری، ارتباطات و رفتارشناسی پادکست اسطوره فریدون چه کسی است؟

اسطوره فریدون چه کسی است؟

می 7, 2019
ارسال شده توسط علیرضا علیرضا سخنوران
پادکست
4.68k بازدید
http://zinpas.com/wp-content/uploads/2019/05/Ostoore-fereydoon.mp3

اسطوره فریدون چه کسی است؟

سلام، علیرضا سخنوران هستم، رفتارشناس و مدرس ارتباطات.
توی این فایل صوتی می‌خواهم راجع به اسطوره فریدون توی روابط عاطفی باهاتون صحبت کنم.
توی درس قبلی گفتیم که یک مثلث اساطیری توی رابطه عاطفی‌ها شکل میگیره؛ به نام ضحاک، فریدون و کاوه.

امروز می‌خواهم راجع به شخصیت فریدون صحبت کنم.
فریدون یک شخصیت مهرطلب هست!
یک کسی که سرویس خیلی زیادی توی رابطه عاطفیش میده و
بعد از یک مدت متوجه میشه که ضحاک پدرش رو کشته.
متوجه میشه که تا اینجا ضحاک داشته ازش استفاده عاطفی می‌کرده و زیاد هم برای ضحاک آدم مهمی نبوده.
روی همین حساب سر به شورش می‌گذاره.

اما بیایید ببینیم که مختصات یک شخصیت اسطوره‌ای فریدون توی رابطه عاطفی چی هست؟!

فریدون‌ها فکر می‌کنند نفری که جلوی رویشون هست آخرین نفری هست که روی کره زمین هست.
یعنی اگر اون رو از دستش بدهند به شدت تنها می‌مونند.
اگر از دستش بدهند گزینه دیگه‌ای ندارند.
چه خوب چه بد، باید با این آدم سازش کنند.
همش ترس این رو دارند که تنها بمونند.

حالا بعداً راجع به شخصیت فریدون بهتون میگم؛

شخصیت فریدون کسی هست که از یک رابطه عاطفی سریع خسته میشه و میره سراغ
رابطه عاطفی دیگه و توی همه روابط عاطفیش هم همین ذهنیت رو داره، که این آدم بهترین گزینه ممکن هست
و آخرین گزینه ممکن و احتمال داره از اینجا به بعد گزینه بهتری گیر من نیاد.

از اونجایی که این ذهنیت بهش مستولی میشه، یک سری اتفاقات جالب می‌افته.

همش نگران این هست که طرف مقابل ازش ناراحت نباشه.
خیلی براش مهم هست!

همه چیز رو برآورد می‌کنه، همه شرایط رو میچینه که یک موقع طرف مقابل که حالا نقشش ضحاک هست،
ناراحت نباشه، چیزی اذیتش نکنه.

حتی جاهایی هم که بهش بی‌ربط هست، وارد قضیه میشه؛
یعنی کافی هست که ضحاک بگه؛
من با فلان شخص از خانواده تو یا با فلان شخص از دوستان تو حال نمی‌کنم.
فریدون اون شخصیت‌ها رو کنار می‌گذاره و حاضر هست به خاطر ضحاک باهاشون بجنگه.
مداوم توجیح میاره!
فکر می‌کنه که اون افراد دشمن فریدون و ضحاک هستند.
سعی می‌کنه یک جدالی رو داشته باشه.

مورد بعدی که فریدون داره و خیلی جالب هست این هست که خودش نظری نداره.

حرف‌های دیگران ذهنیت اون رو می‌سازه، یعنی چی؟
برای اینکه ببینه کیس مقابلش خوب هست یا نه، از هزار نفر نظر می‌گیره.
میره مختصات آدم مقابلش رو برای خیلی‌ها تعریف می‌کنه میگه نظرتون چی هست؟
این آدم خوب هست، بد هست؟ به من بگید!
اگر یک حس درونی نسبت به ضحاک داشته باشه، کافی هست آدم‌ها بد بگن!
از اون آدم‌ها بدش میاد، جلوشون وای می‌ایسته. شما دارید اشتباه می‌کنید.
نه! این خوب هست اتفاقاً. اگر خوبش رو بگن لذت میبره.
در واقع ذهنیتش بر این اساس هست که کلاً خوب ضحاک رو بشنوه.

چرا که اصلاً دوست نداره این توی ذهنش متبادر بشه که گول خورده!
تا الان سرویس اضافه داشته ارائه میداده.
مداوم دوست داره بگه که آقا این خوب هست که من دارم این همه کار براش می‌کنم،
و داره ظلمی که به من وارد میشه اینها همش از روی خوبی هست.
اینقدر این آدم خوب هست که من دارم این همه کار براش می‌کنم.

مورد بعدی که فریدون داره و اون هم خیلی نگران کننده هست،
این هست که اگر از ضحاک یک درخواستی به سمتش بیاد و اون نتونه اجابت کنه
یا نه بگه، بعداً خودش رو خیلی سرزنش می‌کنه.

اینقدر این سرزنش ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه با یک اتفاق خیلی بزرگ‌تر جبران کنه.
اگر یک کار کوچیکی رو نتونه انجام بده، بعداً حسب عذاب وجدان، سرویس بزرگ‌تری ارائه میده.
دلیلش هم همش برمیگرده به همون مطلب اولی که بهتون گفتم.
ترس از دست دادن داره!
فکر می‌کنه الان این آخرین نفر روی کره زمین هست.

فریدون اصلاً یک چک لیست نداره!

یک لیستی از اقداماتی که طرف مقابل باید انجام بده تا اون بهش علاقه‌مند بشه نداره!
صرفاً یک رابطه عاطفی هست. سرمایه گذاری عاطفی کردم.
من توی این مملکت ضحاکی زندگی کردم.
پس باید همین روند رو ادامه بدم.
توی قلمرو عاطفی فکر می‌کنه سرمایه گذاری داره می‌کنه.

واسه همین اگر یک کاری رو در ازاش نه بگه، دچار عذاب وجدان میشه.
از طرف دیگه از دردسر می‌ترسه.

یعنی کافی هست یک موردی پیش بیاد، فکر کنه طرف مقابلش داره ناراحت میشه.
چون حس می‌کنه که این ناراحتی میشه دردسر و دردسر احتمال داره با قهر همراه باشه،
بعد از قهر احتمال داره رابطه به هم بخوره، روی همین حساب هیچ دردسری ایجاد نمی‌کنه
و مداوم از دردسر اجتناب می‌کنه.
چرا که رفتار بعدی رو بلد نیست.
حل تعارضات به صورت ساده رو بلد نیست.

همه آدم‌ها توی روابط عاطفی دعواشون میشه. یک چیز طبیعی هست!
اصلاً رابطه عاطفی که دعوا نداشته باشه خیلی مشکوک هست.

اما از اونجایی که فریدون می‌ترسه اگر دعوایی صورت بگیره نتونه قدم بعدی رو درست برداره،
از این دعوا اجتناب می‌کنه.
روی همین حساب هر چی که ضحاک میگه رو می‌پذیره.
حتی اگر اینطور باشه که کل آدم‌هایی که دور و برش هستند خوراک ضحاک بشوند، فرقی نداره.
برای اینکه ضحاک ناراحت نشه این کار رو انجام میده.

مورد بعدی راجع به فریدون این هست که راجع به خیلی از موارد ضحاک انتقاد داره.

اما اون نقدهاش رو استفاده نمی‌کنه، ارائه نمیده.
چرا که خودش رو صاحب صلاحیت نمیدونه در مقابل ضحاک.
ضحاک یک جوری رفتار کرده که انگار پشت هر حرکتش فلسفه عجیب و غریبی داره و
اگر فریدون نقدی رو وارد کنه به اون رابطه به اون رفتارها، از جانب یک آدم احمق نمود می‌کنه.
روی همین حساب سعی می‌کنه نقدها رو پیش خودش حلاجی کنه و بپذیره.

خب احتمالاً روند جاری یک رابطه عاطفی این جوری هست.
احتمالاً خانم‌ها همه رفتارشون این شکلی هست.
احتمالاً آقایون رفتارشون این شکلی هست.

دقیقاً یک نکته‌ای که وجود داره این هست که؛
میره دنبال اینکه اثبات کنه بنا به یک سری عدله و براهین که طرف مقابل خیلی خوب هست،
من دارم اشتباه می‌کنم.

مورد بعدی که راجع به فریدون وجود داره!

خودش به تنهایی به ضحاک حمله نمی‌کنه، خودش به تنهایی نمی‌تونه روی پای خودش بایسته و رشد کنه.
یک بار به گاو برمایه سپرده میشه، یک بار به دانای کوه البرز.
این آدمی هست که خودش به اتکای خودش هیچ کاری نمی‌تونه بکنه، آدم ضعیفی هست.
همش باید خواسته‌هاش توسط دیگران برآورده بشن.

اینجا یکی از المان‌های انقلابی فریدون هست.

زمانی که میبینه همه کارهاش رو باید به دیگران واگذار کنه، ضحاک هم وارد بازی میشه.
کارهای کوچک و خردی رو به دست میگیره و انجام میده.
گاهی اوقات مهربونی می‌کنه، گاهی اوقات خراج مردم سرزمین رو نمیگیره!
بعضی اوقات این جوری هست. کارهای حداقلی!
و از اونجا به بعد فریدون رو توی نقش وابستگیش تقویت می‌کنه.

فریدون فکر می‌کنه اگر ضحاک نباشه مملکتی هم نیست! رابطه عاطفی هم نیست.
هیچ کسی هم نیست که کمک کنه، من تنهام.
پس بنابراین سعی می‌کنه نیازهاش رو توسط دیگران برآورده کنه.

حالا اگر نیاز بزرگی داشته باشه چی؟

اصلاً اعلامش نمی‌کنه.
همین‌ها میشه خشم درونی که رابطه رو به هم میریزه.

همش انتظار داره!
روز تولدم هست، همه زنگ بزنید به من تبریک بگید.
فلان تاریخ سالگرد هست، چرا یادت نبود؟!

اینجا منشاهای اون شورش‌ها و اون انقلاب هست.
بهونه گیری‌های الکی شروع میشه.
چرا که وابستگی داره و می‌خواهد مطمئن بشه که ضحاک دوستش داره.

این المان‌ها رو از جای دیگه‌ای تعریف می‌کنه.

بهم بگو دوستم داری، بهم بگو دوستم داری!
همین که تا الان مغز من رو خوراک مارهات نکردی دمت گرم!
این نشونه این هست که من رو دوست داری.

بعد کافی هست که ضحاک یک مقداری از روالش خارج بشه.
همش شک می‌کنه! همش دابل چک می‌کنه، همش می‌پرسه.

همش یک سری اقدامات تست وارانه‌ای رو انجام میده تا ببینه ضحاک هنوز دوستش داره یا نه؟!
مثلاً خودش رو میزنه به مریضی ببینه ضحاک چقدر دور و برش میچرخه!
خودش رو میزنه به یک حال بد، خودش رو میزنه به ورشکستگی.
خودش رو میزنه به اینکه توان نداره، ذهنش مشغول هست.
منتظر میمونه ببینه ضحاک چه کار می‌کنه.

درواقع داره مسئولیت رو گردن دیگران می‌اندازه که مطمئن بشه هنوز دوستش دارند.
اینها آدم‌های ضعیفی هستند.

زندگی خیلی‌ها سر این موضوع از بین رفته.

دارم میگم زندگی خیلی‌ها!

منظورم زندگی عاطفی نیست!

رابطه عاطفی یک بخشی از زندگی هست.

کل زندگی آدم‌ها تحت تأثیر این اتفاق از بین میره.
چرا که از یک جا به بعد به بی‌عرضه بودن و اتکا کردن به دیگران عادت می‌کنند.
هیچ کاری رو انجام نمیدن، چون نیرو محرکه ندارند.
هیچ کاری رو انجام نمیدن، چون کسی کنارشون نیست.
دست تنها نمیشه.

شخصیت فریدون توی متون پهلوی یک نکته جالب داره!

زمانی که به دنیا میاد نامیراست!
یعنی اصلاً مرگ بهش اثر نمی‌کنه.
قرار نیست بمیره!

اما حسب یک گناهی که توی متون پهلوی هم ذکر نشده که اون گناه چی هست،
تبدیل میشه به یک آدمی که میراست!

یک آدمی که این رابطه قرار هست از دست بره واسش.
در ابتدای امر یک سرویس‌هایی رو به ضحاک ارائه میده که ضحاک میگه به به!
این گزینه مناسبی هست.
با جایگاه ضحاکیش این رو اعتراف می‌کنه هاا!
اما جلوتر یک سری اشتباهاتی رو فریدون مرتکب میشه که دیگه از چشم ضحاک هم می‌افته حتی!

مثلاً خیانت، مثلاً ایجاد رابطه با کاوه‌ها!
ببینید این داستان ترتیبش مشخص هست.
یک ضحاک داریم، یک فریدون و یک کاوه‌ای که وارد داستان میشه.
هر جای این داستان برعکس شکل بگیره، اوضاع بغرنج‌تر هست.

گاهی اوقات فریدون خودش میره سمت کاوه؛
میگه بیا برو توی کاخ ضحاک یک شورشی بکن و آدم برای من جمع کن، می‌خواهیم حمله کنیم!

این مبنای اصلی خیانت هست.

یک سری آدم‌ها هستند که توی رابطشون احساس کمبود می‌کنند.
دقیقاً لحظه شورششون هست، خودشون میرن کاوه رو پیدا می‌کنند.
یک آدمی که بیاد بهشون حس اعتماد به نفس حمله کردن به ضحاک رو بده.

دوباره چه اتفاقی می‌افته؟

به ضحاک برمیگردند.
رابطه‌هایی که هزاران باره برمیگردند سرش به امید اینکه درست بشه.

بین این فاصله چه اتفاقی افتاده؟

فریدون رفته اعتماد به نفس کسب کرده.
به این رابطه‌ها میگن رابطه‌های ریباند.
اینها رابطه‌های خوبی نیستند.

یک نفری درگیر مسئله عاطفی هست، احساس می‌کنه طرف مقابلش بهش اهمیت نمیده،
یا باهاش دعوا می‌کنه یا حالا خیلی مسائل دیگه.

سریعاً میره یک نفر دیگه رو پیدا می‌کنه تا اون شخص بتونه حالش رو خوب کنه،
تا دوباره بره رابطه قبلی برگرده.

گاهی اوقات دل آدم برای کاوه‌ها میسوزه.
کاوه خودش نخواست که کاوه باشه! تبدیل به کاوه شد!

یک آدمی وارد زندگی ما میشه، ما رو غرق احساس می‌کنه.
خودش هم میگه من یک رابطه‌ای داشتم که الان از اون رابطه نجات پیدا کردم و
احساس می‌کنم تو کسی هستی که می‌تونی زندگی من رو گلستان کنی! تا الان کجا بودی؟
همه عشق‌های قبل از تو سوء تفاهم بود.

اما نکته جالب این هست که همین کسی که داره این حرف‌ها رو میزنه،
به زودی برمیگرده به ضحاک.

گفتیم در پایان قصه فریدون، ضحاک رو نکشت. کامل از بین نبردش.
برد توی غاری حبسش کرد. چرا؟
برای اینکه بتونه بهش برگرده!

فریدون کلاً شخصیت ضعیف و مهرطلبی هست.

اما زمانی که سر به شورش میگذاره، به جای اینکه بیاد یک انقلابی رو ایجاد بکنه که
رابطه عاطفیش درست بشه، بیشتر گند میزنه.
با تصمیم‌های انگیزشی و ناگهانی
ایجاد رابطه‌های موازی
غیب شدن ناگهانی!

فریدون احساس می‌کنه اینقدر بهش ظلم روا شده که  می‌تونه غیب بشه،
از رابطه خارج میشه بدون اطلاع قبلی.
کاسه درمان دستش میگیره!
از این آدم پیش اون آدم، از این آدم پیش اون آدم.
راجع به رابطش با همه صحبت می‌کنه.
منتظر نظرات اونها میمونه.

این فریدون هست!

جالب این هست که توی این قضایا، انتظار داره که همه آدم‌ها اون رو بفهمند.
همه آدم‌ها درکش کنند. حتی به خاطر اشتباهاتش، حتی به خاطر اون گناهی که باعث شد فریدون میرا بشه!
من مجبور بودم. انتظار داره همه درکش کنند.

فریدون روضه خون هست. اما روضه عجیب نمی‌خونه!

روضه زندگی بدبختانه خودش رو می‌خونه.
هر جایی مینشینه راجع به درد و غمش میگه.
راجع به اینکه یک عشقی داشته که از دست رفته.

راجع به این صحبت می‌کنه که توی رابطه عاطفیش الان درگیر ظلم و ستم شده.
سریع تا دو نفری رو پیدا می‌کنه که احساس صمیمیت باهاشون می‌کنه، سریع روضه رو علم می‌کنه.

داستان زندگیش رو لحظه به لحظه و مو به مو همه اطرافیانش میدونند.
خب همون اطرافیان هستند که می‌تونن دخالت کنن.

فریدون یک خصیصه دیگه هم داره که توی این درس راجع بهش صحبت می‌کنیم،
و زمانی که بخواهیم این داستان رو کامل کنیم، متوجه میشید این خصیصه چطور داستان رو تحت تأثیر قرار میده.

اون هم این هستش که فریدون‌ها عمدتاً تجربه زندگی کامل نداشتند.
یعنی برنامه‌ریزی برای روابط عاطفی‌شون با توجه به الگوهای برتر اطرافشون اتخاذ نکردن.
پدر، مادر و فرزندان و نقش‌های صحیح رو ندیدند.
پدر خیلی مشغول کار بوده، مادر حواسش به زندگی نبوده، برادر و خواهری نداشتند.

اینها سعی می‌کنن الگوبرداری کنن از روابط دیگران و روابط خودشون رو مداوم با روابط دیگران قیاس کنند،
و بر اساس روابط دیگران فلسفه عاطفی خودشون رو بچینند.

این رو جلوتر بهتون میگم که دقیقاً چرا اینقدر اثر گذار هست.

تا زمانی که نقش‌ها تکلیفش معلوم نباشه، اکثراً فریدون می‌مونند.

یک نکته به عنوان نکته پایانی.

هر کسی که این علائم رو داره، الزاماً فریدون نیست.
کسی فریدون هست که همه این علائم رو داشته باشه، ضحاک هم باشه،
کاوه‌ای هم باشه.

یک آدم با یکی دو تا از این علائم نمی‌تونه فریدون باشه.
حتماً سه ضلع مثلث ضحاک، فریدون و کاوه باید حضور داشته باشند،
به علاوه اینکه همه این علائم رو داشته باشه.
این راجع به اسطوره فریدون بود.

توی درس بعدی راجع به اسطوره کاوه باهاتون صحبت می‌کنم و
درس بعدیش اسطوره ضحاک هست.

بعد از اون راجع به تعویض نقش‌ها یک نکته جالب بهتون بگم!

بعضی اوقات فریدون خودش ضحاک میشه،
بعضی اوقات ضحاک، کاوه‌ی دیگران هست.

زمانی که اینها رو متوجه بشید یک سری روابط بسیار با آرامش و راحتی رو خواهید داشت.

از این الگوی ضحاک، فریدون و کاوه خارج میشید.

روش درمان هم روش درمان اسطوره بهرام گور هست که راجع بهش صحبت خواهیم کرد.

شاد، موفق و مؤثر باشید.

 

حتما فایل صوتی بالا را گوش کنید تا با اسطوره فریدون بیشتر آشنا شوید

منبع: وب سایت آموزش فن بیان و سخنرانی

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

اسطوره ضحاک، فریدون و کاوه در روابط عاطفی

استراتژی نفس عمیق!

چرا نباید کسی را به ما معرفی کنند؟

معرفی! چرا نباید کسی را به ما معرفی کنند؟

چرا عمدتاً ما تأخیر می کنیم؟

تأخیر! چرا عمدتاً ما تأخیر می‌کنیم؟

چرا سریع تصمیم گیری نمی کنیم؟

تصمیم گیری! چرا سریع تصمیم گیری نمی کنیم؟

آیا دلار اونقدر گرون شده که ما فلج شدیم؟

دلار آنقدر هم گران نشده!

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.

جستجو برای:
جدیدترین نوشته ها
  • نکاتی درباره اصول تولید محتوا که باید بدانید دسامبر 30, 2020
  • معرفی رایج‌ترین روش‌های تولید محتوا دسامبر 15, 2020
  • این‌تمارین ازشما یک بداهه گوی حرفه‌ای میسازند نوامبر 1, 2020
  • علائم استرس در هنگام صحبت کردن و راه حل ها آگوست 15, 2020
  • 15 سرنخ علمی در مورد سخنرانی عمومی جولای 13, 2019

زین پس،

اوضاع بهتر می شود ...

در گروه آموزشی و مشاوره علیرضا سخنوران می آموزید که یکبار برای همیشه کاری را به درستی و کامل انجام دهید.

تماس با ما

  • تهران . میرداماد . خیابان شمس تبریزی شمالی . خیابان عابدی (چهاردهم) . پلاک 9 . طبقه پنجم
  • 021-22226004
  • info@zinpas.com

خدمات مشتریان

  • ثبت شکایات
  • نحوه خرید و پرداخت
  • قوانین و مقررات زین پس
  • درگاه های پرداخت
EZarinPal Eparsian Emellat EShetab

دسترسی سریع

  • صفحه اصلی
  • دوره های آموزشی
  • پادکست ها
  • مقالات
  • درباره ما
  • سبد خرید
  • تماس با ما
منو
  • صفحه اصلی
  • دوره های آموزشی
  • پادکست ها
  • مقالات
  • درباره ما
  • سبد خرید
  • تماس با ما

تمامی حقوق برای علیرضا سخنوران محفوظ می باشد.

Telegram Instagram Eaparat
ورود ×
رمز عبور را فراموش کرده اید؟
ورود با کد یکبارمصرف
ارسال مجدد کد یکبار مصرف(00:60)
آیا حساب کاربری ندارید؟
ثبت نام
ارسال مجدد کد یکبار مصرف(00:60)
برگشت به ورود
ارسال مجدد کد یکبار مصرف (00:60)
برگشت به ورود
  • (+98) ایران

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت