تفاوت سخنرانان با سخنوران

تفاوت سخنرانان با سخنوران
به چه کسی سخنور میگویند؟ معیار و ملاکهای اصلی اینکه به کسی سخنور و سخنران گفته شود چیست؟ آیا یک سخنران میتواند تمامی معیارهای سخنوری را یکجا داشته باشد؟
دلیل اینکه یک فرمول برای همه در سخنرانی و سخنور بودن، جواب نمیدهد، چیست؟ و سوال اصلی اینکه: با وجود اینکه همه ساله افراد زیادی در سمینارهای “سخنران برتر” شرکت میکنند، دلیل اینکه در نهایت، موفقیت چشمگیر در ارائهی عالی سخنرانی و مفهوم مورد نظر را در تنها تعداد بسیار معدود و محدودی از شرکت کنندگان میبینیم چیست؟
اگر بخواهیم پاسخ درستی برای تمامی این سوالها و تفاوت سخنرانان با علیرضا سخنوران داشته باشیم، در ابتدا باید چند گام به عقب برگردیم. باید بدانیم که سخنرانی، سخنران، سخنور، سخنوری در مفهوم چه هستند و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند.
الفاظ “سخنور” و “سخنران” با اینکه در لفظ تقریبا به یک معنا هستند اما در اصطلاح با یکدیگر متفاوتند.
“سخنران” حالت عامیانهتری نسبت به “سخنور” دارد و به تبع استفادهی ابزاری هم از آن بیشتر است. از نگاه فنی هر کس که ارائه، کنفرانس، همایش و یا سمیناری داشته باشد را میتوان “سخنرانِ لحظهای” نامید و اگر فرد این روند را ادامه دهد، میتوان وی را سخنرانی نامید که با چند سخنرانی در موضوع –برای مثال– آشپزی، لقبِ سخنران در حیطهی آشپزی و یا “سخنرانِ آشپزی” را یدک میکشد. اما لفظ “سخنور” توضیح متفاوتی دارد.
در پاسخ به تفاوت سخنرانان با علیرضا سخنوران باید بگوییم، لفظ “سخنور” چندین پله بالاتر از “سخنران” قرار دارد.
یک) سخنوران همیشه، هم برای سخنرانیهای بداهه و ناگهانی و هم برای سخنرانیهای از پیش تعیین شده کاملا آماده هستند.
دو) سخنوران سبک خاص خودش را دارند که نهایتا در شاخ و برگها ممکن است نگاهی به باقی سبکها و دیگران داشته باشند اما همیشه اصل و بنیاد و پایهی روش خاص خود را دارند.
سه) سخنوران هیچگاه به تنهایی با حضور و انرژی مستمعین به سر ذوق نمیآیند بلکه خود شوق در مخاطبان ایجاد میکنند و نبض جمع حاضر را در دست میگیرند.
چهار) سخنوران هیچگاه منفعلانه عمل نمیکنند بلکه خود جریان ساز بوده و موج در جمعیت ایجاد کرده و آنرا رهبری میکنند که این موج میتواند فکری یا احساسی باشد.
پنج) سخنوران همیشه در نگاه اول تحلیلی سریع و صد البته صحیح از موقعیت خود در جمع دارند و به صورت آزمون و خطا جلو نمیروند.
و حال دلیل اینکه:
چرا موفقیت در همایشهای آموزشی سخنرانی، تنها برای تعداد معدود و انگشت شماری از مراجعین است؟
هر ساله سمینار و همایشهای زیادی در باب سخنران شدن و سخنران برتر بودن برگزار میشود.
تفکیک قائل شدن ما در این مقاله، بینِ همایشهای برگزار شدهی هر ساله در موضوع “خوب سخن راندن” و جدا کردن آنها از بحث “سخنوری” از این جهت است که در واقع:
درصد بسیار بالایی از همایشهای برگزار شده، تنها و تنها در بابِ “سخنرانی” است و نه “سخنوری”، به صورت ساده به این معنا که:
با توجه به تعریف ارائه شده از “سخنور” و “سخنران”، فهم این مطلب ساده میشود که هیچگاه یک همایش یا سمینار چند ده و یا چند صد نفره نمیتواند با وقت محدود و ارتباط بسیار کمِ استاد و هنرآموز، از یک خواهانِ “سخنوری”، “سخنور” بسازد. بلکه در نهایت به مراجعه کننده کلیدهای رسیدن به ”سخنران” را میدهند (و نه “سخنور”) و از وی به عنوان نتیجه فقط ”سخنرانی خوب و مطلوب” را طلب میکنند.
همچنین میتوانید در این رابطه مقاله “سخنرانی کردن را از کمدینها بیاموزید!” را مطالعه فرمایید.
برای “سخنور” شدن بایستی تمرین مداوم و مستمر داشت و علاوه بر این بایستی این تمارین را زیر نظر مستقیم ”استاد سخنوری” گذراند.
قالب یک ”سخنران” اقتباسی است از باقی سخنرانان و در نهایت ترکیبی از آنها، اما قالب یک “سخنور” در واقع یک قالب احساسی/فکری همزمان است که برپایهی احساسات، افکار، استعدادها، نیازها، علائق و خواستههای هنرآموز شکل میگیرد که از صفر تا صد آن همراه با کنترل استاد و در اصطلاح چکش کاری وی است.
و در پایان: خوب حرف زدن و حرف خوب زدن دو قابلیت متفاوت است، که استفاده صحیح و ترکیب به موقع آنها، از شما یک حرفهای میسازد!
این بود تفاوت سخنرانان با علیرضا سخنوران. شما چه نظری دارید؟
4 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
مفید بود.
خیلی خوشحالیم که مطالب براتون مفید بوده دوست عزیز.
چکیده و مفید بود.ممنون