خسته ام! خسته از نرسیدن های مداوم.

خسته ام! خسته از نرسیدن های مداوم.
سلام، علیرضا سخنوران هستم.
تو این هیاهوی شروع سال جدید میخوام دعوتتون کنم یک کم با هم فکر کنیم. راجع به چی؟
راجع به اینکه چرا آخر هر سال ما اینقدر خسته ایم.
نه خسته از خونه تکونی هااا. نه!
خسته از نرسیدنهای مداوم!
یک کاری رو دست گرفتیم، به انتهاش نرسیدیم توی سال قبلی.
یک رابطهای داشتیم، رابطه عاطفی، رابطه کاری، نتونستیم به سرمنزل مقصود برسونیمش.
یک ایدهای داشتیم، عملیاتی نشده.
دقیقاً همه ما آخر سال خسته ایم. خسته از نرسیدنهای مداوم.
اما این یک بهانه هست. چرا؟
الان همین جملهای که شنیدید. از سال بعد شروع میکنید استفاده کردن.
یکی میگه حالت چطوره؟
نچ! خسته ام! خسته از نرسیدن.
یکی میگه رابطه عاطفیت چی شد؟
خسته ام! خسته از نرسیدن.
نه! این بهانه هست. الان بهتون میگم چرا بهانه هست.
یک دلیل واضح براش دارم.
از بچگی به ما یاد دادن که دو دسته آدم رو نباید مزاحمشون بشیم.
نباید پاپیچشون بشیم. نباید ازشون سؤال کنیم یا ازشون درخواستی داشته باشیم.
کدوم آدمها؟
اول آدمیه که خواب هست.
آدم خواب رو سر و صدا نکنی هااا! کاری باهاش نداشته باش. بزار کامل بخوابه!
ازش درخواستی نکن. این خوابیده!
دسته دوم کدوم آدمها هستن؟
آدمهایی که مشغول هستند.
اون الان سرش خیلی شلوغ هست هااا! اصلاً باهاش حرف نزن. اون سرش شلوغ هست.
اصلاً ازش درخواستی نکنی هااا!
خب! تا اینجا یک رفتار خوب اجتماعی هست که ما یاد گرفتیم.
اما مشکل کجا هست؟
مشکل این هست که ما برعکسش رو هم بلدیم، راجع به خودمون استفاده میکنیم.
یعنی چی؟
عادت کردیم خودمون رو به خواب بزنیم که باهامون کاری نداشته باشن.
خودمون رو بزنیم به اینکه خیلی حالمون بد هست. اونقدری که نای انجام کاری رو نداریم.
ما خوابمون میاد. با ما کاری نداشته باشید.
خودمون رو به خواب میزنیم.
تو عالم واقعیت هم همینجوری هست هااا!
تا لنگ ظهر میخوابیم چرا که با آدم خواب کسی کاری نداره.
همش هم ترس این رو داریم که نکنه بیدار بشیم و الان یکی بخواد یک انتقادی به ما بکنه
یک سؤالی داشته باشه، همش به خوابیدن ادامه میدیم.
دسته دوم چی بود؟
آدمهایی که مشغول هستند رو نباید باهاشون کاری داشته باشیم.
ما درگیر یک تلهای میشیم راجع به این موضوع به نام تله هنوز.
ما ایرانیها عادت کردیم به تله هنوز!
تله هنوز چی هست؟
یک جملهای که با هنوز شروع میشه، کاملاً نشون میده که ما درگیر یک دردی هستیم
و نباید کاری با ما داشته باشند.
یک مثال میزنم متوجه شید.
مریضیت خوب شد؟
هنوز خوب نشده بابا. هنوز که هنوزه سردرد و بدن درد دارم!
اون کار انجام شد؟
بابا هنوز تو پروسه انجامشیم. نچ!
رابطه عاطفیت درست شد؟
هنوز دعوا داریم با هم هنوز!
این تله هنوز ما رو متوقف میکنه. چرا؟
چون از ما یک آدم مشغول نشون میده و همین باعث میشه که دیگران کاری به کار ما نداشته باشند.
با همین تله خودمون رو گول میزنیم.
اونقدری مشغولیم که کسی نباید راجع به موفقیت ما بپرسه.
کسی نباید راجعبه به سرانجام رسوندن کارها بپرسه.
خسته ام! خسته از نرسیدنهای مداوم!
نه آقا! چه خسته ای؟!
داری تنبلی میکنی.
خستگی نداریم از نرسیدنهای مداوم.
از نخواستنها باید خسته باشی.
از نرفتنها باید خسته باشی.
اصلاً نمیری که برسی!
خب معلومه.
زمانی که آدم اصلاً راه نیافته، به جایی هم نمیرسه!
الکی خودمون رو مشغول نشون ندیم.
مداوم هم توی تعریفها از بدنه دروغینمون استفاده میکنیم.
بدنه دروغین رو خیلی راجع بهش توضیح دادم.
ما عادت کردیم واسه اینکه توی اجتماع ما رو بپذیرن، یک قالب دروغین داشته باشیم.
با اون قالب دروغین آدمها بهتر ما رو میپذیرن.
میریم توی یک جمعی میشینیم.
من به زودی میخوام کل جهان رو بگیرم.
یک ایدهای دارم که کل جهان رو میگیرم.
همه میگن باریکلا! وای عجب ایده خوبی داری!
میگیم ما اینیم دیگه! اما انجام نمیدیم اون کار رو.
از خودمون یک آدم کاملاً روشنفکر و منطقی نشون میدیم،
در صورتیکه فیالواقع اینجوری نیستیم.
این بدنه دروغین ماست.
حالا هرچقدر به بدنه دروغین عادت کنیم از کارهای واقعی وا میمونیم.
میشه پنجاه، شصت سالمون نگاه میکنیم میبینیم کلی خالی بستیم واسه آدمها
که به زودی من دنیا رو میگیرم، این کار رو میکنم، اون کار رو میکنم،
یک ایده دارم که هیچکس نداره و فلان و اینها،
اما هیچی نداریم!
امسال خسته از نرسیدن نباشیم. راه بیافتیم، برسیم، تموم شه.
خب! این همه درد و غم گفتیم. راه حل چیه؟
ببینید سال جدید میخواهیم با همراهی هم توی ده مرحله یک کاری انجام بدیم،
که دیگه امسال خسته از نرسیدن نباشیم. راه بیافتیم، برسیم، تموم شه.
یکبار برای همیشه یک کاری رو تا انتها برسونیم!
خب چیکار باید بکنیم؟
ما یک دورهای طراحی کردیم به نام دوره کماندو MP.
دوره به شدت کاربردی هست، واقعاً میگم کامل و کاربردی!
میتونید سرفصلهاش رو بخونید تا متوجه شید که راجعبه چی صحبت میکنیم.
اول از همه بیاید اصلاً ببینیم کماندو چجور آدمی هست؟
کماندو یک شخصی هست که یک مأموریت داره،
در مسیر مأموریتش هر مشکل و مسأله و سدی که پیش بیاد ازش رد میشه تا مأموریتش رو انجام بده!
یک کماندو راه میافته میرسه به رودخونه و از رودخونه رد میشه و میره اونور!
یک کماندو میرسه به کویر، زیر آفتاب و گرما رد میشه میره اونور کویر!
به دشمن میرسه باهاش میجنگه!
گرسنه میشه از غذاهای اطرافش استفاده میکنه برای اینکه زنده بمونه!
در نهایت هم هدفش رو به ثمر میرسونه.
این کاری هست که کماندو انجام میده.
یک نکتهای وجود داره.
کماندو اصلاً به استعدادش توی یک زمینهای یا تیپ شخصیتیش توجه نمیکنه.
اکثر ماها جدیداً یک دلیل خیلی با کلاس پیدا کردیم که این رو حالا رفتارشناسها و روانشناسها به ما دادن.
اون هم این هست که تیپ شخصیتی من به این کار نمیخوره،
یا استعداد من توی این زمینه نیست.
یک نکته جالب بهتون بگم
اینها واسه انجام کارهای خیلی پیچیده هست، که یکم مهم میشه.
واسه کارهای عادی، تیپ شخصیتی و استعداد اصلاً مهم نیست.
شما تا حالا شده بری تیپ شخصیتیت رو بررسی کنی ببینی
که آیا بر اساس تیپ شخصیتیت لازم هست بری دستشویی یا نه؟
نه! چون یک چیز واجبی هست. تیپ شخصیتی نمیخواد.
یا اینکه شما استعداد غذا خوردن دارید یا نه؟
نه! اصلاً کسی این رو بررسی نمیکنه. چون غذا خوردن لازم هست.
موفقیت توی زندگی هم همینطور هست.
نه به تیپ شخصیتی شما ربط داره نه به استعدادتون.
هر کاری رو که شما دست بگیرید، اگر اصول و مسیرش رو بدونید به ثمر میرسونیدش.
به هیچ کدوم از این موارد ربطی نداره.
دقیقاً توی دوره کماندو MP که به صورت کاملاً غیرحضوری برگذار میشه، ما این مسیر رو چیدیم.
توی ده مرحله به اون هدفی که لازم هست میرسیم.
این مراحل چیه؟
مرحله اول؛
میایم روی اصول مغزیتون کار میکنیم.
بدونید مغزتون چه بخشهایی داره و هر بخش چه کاری میکنه.
دوستانی که توی دوره فرماندهی مغز به سبک MP شرکت کردهاند میدونند.
اگر بخشهای مغزتون رو بشناسید متحیر میشید.
شاید باورتون نشه.
یک کاری رو که دست نمیگیرید برای انجامش، هر چند که میدونید خیلی به نفعتون هست،
دلیلش این هست که دارید از یک حافظه اشتباهی بهره میگیرید.
حافظه احساسیتون!
خیلی از کارها رو اگر بدونید بخشهای مغزتون چی هست و هر بخش دقیقاً چه کاری میکنه،
خیلی راحت جلو میبرید.
دومین مرحله دوره کماندو MP چی هست؟
تغییر عادتها!
چه عادتهایی؟
عادت داریم که توی کارهامون تأخیر داشته باشیم.
اینقدر تأخیر میکنیم فرصت از دست میره و میگیم اَه حیف شد هاا!
عادت به تنبلی و اهمال کاری. هزار تا بهانه داریم برای عدم انجام کارها،
کارهایی که میدونیم به نفعمون هست.
عادت به نیمه رها کردن کارها. یک کاری رو دست میگیریم با اشتیاق تمام بریم جلو
و وسط راه ولش میکنیم و دیگه اصلاً سراغش نمیریم.
عادت به ولخرجی. ولخرجی الکی داریم. چیزهای الکی میخریم.
بعداً افسوس میخوریم که چرا اینها رو خریدیم!
عادت به دروغگویی. عادت کردیم راجع به تواناییهامون و کارهایی که داریم انجام میدیم دروغ بگیم.
بعد از یک مدت میبینیم اون دروغها دردسرآفرین میشه.
میایم این عادتها رو تعویض میکنیم.
عادت به بیدقتی. عادت به فراموشکاری.
همه اینها رو میایم تعویض میکنیم به حالتهای خوبش.
مرحله سوم چیه؟
توی مرحله سوم میریم سراغ ارتباطات. اصلاً میایم بهتون میگیم آقا ارتباطات چیه؟
همه اکثراً تعریفشون از ارتباطات چرب زبونی هست. غلطه!
میایم اصول ارتباطات رو بهتون یاد میدیم.
بعد از اون میایم سراغ پیشبینی کردن رفتار دیگران.
آقا بدونید یک نفری داره یک رفتاری میکنه پشتش قصد داره چه اتفاقی رو رقم بزنه
و چه درخواستی بکنه.
از طرف دیگه اصول درخواست کردن رو یاد بگیرید.
اصول نه گفتن رو یاد بگیرید.
اینکه چجوری اعتماد به نفستون رو ببرید بالا.
عزت نفستون رو افزایش بدید
و از طرف دیگه از بین بردن خجالت و کمرویی رو بهتون آموزش میدم.
فیالواقع یک کاری میخوام کنم که هر جا لازم شد حرف بزنید،
یک آدم جذاب از خودتون نشون بدید و بتونید حقتون رو بگیرید.
مرحله چهارم چیه؟
مغز عاطفی!
همه ما درگیر یک سری روابط عاطفی هستیم که یا شروع نشده یا داره جلو میره
یا تمام شده.
همه اینها توی زندگیتون اثرگذار هستند.
یک رابطه عاطفی که خراب باشه، ما نمیتونیم کار کنیم،
حال انجام امور روزانمون رو نداریم، نمیتونیم تفریح درستی داشته باشیم.
دقیقاً کاری که انجام میدیم توی این دوره چیه؟
توی مرحله چهارم میایم سراغ مغز عاطفی.
اول از همه بهتون میگیم یک رابطه رو چجوری بتونید مدیریت و مهندسی کنید.
رابطهای که الان توش هستید، یک دعوا پیش میاد، دعوا پایان رابطه نیست،
بتونید از همون دعوا یک رابطه مستحکمتر بسازید.
مرحله بعدی شروع یک رابطه هست.
آقا یک رابطه جدید میخوام شروع کنم. چجوری شروع کنم؟
اصلاً نفر مقابلم رو چجوری باید انتخاب کنم؟
مرحله سوم راجع به رابطههایی هست که به هم خورده.
یا میخواهید به رابطه برگردید یا میخواهید فراموشش کنید.
هر دو تای اینها رو توی این بخش انجام میدیم.
به یک آزادی عاطفی میرسید. زمانی که توی این بخش بتونید رابطه عاطفیتون رو مدیریت کنید
حس و حالتون خیلی خوب میشه.
مرحله پنجم چیه؟
خب! یاد گرفتیم چجوری ارتباطات برقرار کنیم، رابطه عاطفی داشته باشیم.
با جیب خالی که نمیشه! باید پول دربیاریم.
حالا یک سریها شاید فیالواقع پولدار باشند. باید بدونند چجوری پولشون رو مدیریت کنن،
چجوری کسب و کارشون رو رشد بدن.
یک سری افراد ایده دارند، چجوری اون ایده رو به ثمر برسونن.
یک سری دیگه توی یک زمینهای دارن کار میکنن، که دوست دارن اون رو گسترشش بدن
بهترش کنند. همه اینها رو توی مرحله پنجم مغز کسب و کار یاد میگیرید.
باید بدونید کار واقعی چی هست؟ کار کاذب چی هست؟
از آبباریکه کسب و کارتون رو تبدیل کنید به کسب و کار میلیونی و بعدش کسب و کار میلیاردی!
اینجا بگذارید یک نکتهای رو بهتون بگم.
اکثراً یک سؤالی میپرسند.
میگن آقا شما اگر خودت بلدی این کارها رو، نباید لو بدی که!
اگر اینها واقعی باشه خودت استفاده میکنی، به بقیه انتقال نمیدی.
نکنه یک دکانی درست کردی.
یک جوابی دارم واسه این افراد.
فکر کنید نانواها هر نونی که میپختن رو فقط خودشون میخوردن،
چه اتفاقی میافتاد؟
اولاً که دچار سوء تغذیه میشدن، با اینکه نون قوت غالب همه ما هست.
اما خب مصرف بیش از حدش هم باعث میشه که افراد سوء تغذیه بگیرند. فقط نون بخورند.
نکته مهمتر!
ما الان نونی نداشتیم بخوریم اگر نانواها هیچ نونی بیرون نمیدادن و فقط همه نونها رو خودشون استفاده میکردن.
حالا راجع به من و باقی مربیها هم همینه.
اگر این اصول رو همش رو من خودم بخوام استفاده کنم، از کار و زندگی میافتم. چرا؟
چون باید هزار تا کار رو دست بگیرم و جلو ببرم. من همه نیستم!
نمیتونم جای همه آدمها موفق بشم.
مورد بعدی
شماها الان یک ایدهای دارید، یک ذهنیتی دارید، میخواهید یک تغییری صورت بدید.
خب به نفع شما هم هست. الان یک تکون خیلی خوب میخورید.
حالا شما اصلاً خودت موفق هستی یا نه؟
خدا رو شکر من در حد خودم موفق هستم. حتی نسبت به همقطارانم هم موفقتر هستم.
پس بنابراین، این اصولی که دارم بهتون یاد میدم، از روی تجربه و دانش صحیح است.
مرحله به مرحلهاش رو با هم جلو میبریم.
راجع به مغز کسب و کار داشتیم صحبت میکردیم. تو مرحله پنجم.
یک بخشی رو هم گذاشتیم راجع به اینکه چجوری از ورشکستگی نجات پیدا کنیم.
بعضیها میگن آقا ما الان اوضاعمون خیلی بد هست.
بهتون آموزش میدم چطور از یک منجلاب ورشکستگی خارج بشید
و خیلی راحتتر بتونید یک کسب و کار جدید رو راهاندازی کنید.
بخش ششم مغز یادگیری هست.
همه دنبال این هستند ببینند چه کسی بهتر یاد میده. نه!
باید ببینی کی بهتر یاد میگیره. خودمون چطور یاد میگیریم؟
اصول یادگیری مغزیمون چی هست؟
زمانی که این رو یاد بگیرید دیگه واقعاً احتیاجی نیست همش دنبال استادهای مختلف باشید.
یک زبان جدید، یک ساز جدید، یک ورزش جدید رو خیلی راحت یاد میگیرید.
از طرف دیگه توی بخش یادگیری میایم اصول تدریس رو بهتون آموزش میدیم.
چطور با داناییهای حداقلتون و آموزش اونها به دیگران بتونید درآمد بالایی کسب کنید.
اگر شما یک کاری رو انجام میدید که یک یا چند نفر بهتون میگن وای چقدر فوقالعاده داری انجامش میدی،
دقیقاً از آموزش همون مورد به دیگران شما میتونید ثروتمند شید.
شاید باورتون نشه!
چند نفرتون بلد هستید که کامپیوتر رو روشن کنید؟
خیلیهاتون تقریباً میشه گفت.
یک خیل عظیمی از جامعه هستن که حاضرن پول بدن که شما بهشون بگید چجوری کامپیوتر رو روشن کنند.
میگید نه؟!
جستجو کنید اطرافتون.
بعد میریم سراغ مرحله هفتم. این هفت مقدس!
از کجا شروع کنم؟ خب حالا ایده دارم، کسب و کار رو یاد گرفتم، ارتباطات دارم،
رابطه عاطفیم هم درست شده، الان چی کار کنم؟
خیلیها توی همین مرحله متوقف میشن.
چرا که نمیدونن باید چی کار کنن.
کلی ایده دارم، کلی ذهنیت دارم، اصلاً تصمیم گرفتم ایدهام رو راهاندازی کنم.
چجوری راهاندازی کنم؟
بهتون آموزش میدم چطور یک کسب و کار رو راهاندازی کنید.
اصلاً لازم هست شریک بشیم یا نه؟ چقدر سرمایه میخواد؟
بهتون یاد میدم چطور با دست خالی و بدون سرمایه کسب و کارتون رو راه بندازید.
بعدش توی یک سری مراحل میریم سراغ افزایشهای انفجاری درآمد.
همونی که بهتون گفتم.
یک آب باریکه رو بکنید یک درآمد میلیونی و درآمد میلیاردی.
مرحله هشتم چیه؟
توی مرحله هشتم میایم میگیم که خب، یک کسب و کار داریم،
چجوری اون رو به بقیه معرفی کنیم؟ باید مشتری بیاد دیگه!
میریم سراغ تبلیغلات.
بهتون میگم تبلیغات چیه؟ ذهنیت سازی چیه؟ برندینگ چیه؟ پرسنال برندینگ چیه؟
تفاوت اینها توی چی هست؟
برند، مارک.
اینها فرق دارند. شما باید بدونید تفاوتشون چی هست؟
چطور یک آدمی معروف میشه؟
تو این بخش راجع به شهرت صحبت میکنیم.
توی اینستاگرام و تلگرام، طرف میاد میگه نمیدونم هزینهها مال تو هست!
نمیدونم اون یکی میاد یک سری چیزها رو با هم قاطی میکنه میخوره یک هو معروف میشه.
اینها یک سری اصول و قاعده پشتش هست. حالا شاید اینها اتفاقی بوده باشه!
اما اصول و قاعده داره.
به شما آموزش میدم چطور از یک مسیر صحیح به شهرت برسید.
توی زمینه کاری خودتون و توی تخصصتون و از همون شهرت کسب درآمد کنید.
مرحله نهم میایم روی فضای مجازی.
بهتون بگم اصول و قواعد فضای مجازی چی هست؟
چجوری میتونید اونجا کاسبی راه بندازید.
چطور میتونید فالورهاتون رو تبدیل به درآمد کنید.
چطور میتونید توی یک فضای مجازی مثل تلگرام دقیقاً پول در بیارید.
اینها قاعده داره!
حالا یکی پیش میاد یک کاری داره، یک کسب و کاری رو راه انداخته،
سریع میره یک اینستاگرام میزنه یک تلگرام،
میگه الان ثروتمند میشم و نمیشه. چرا؟
چون قوانینش رو رعایت نکرده.
توی مرحله دهم که مرحله آخر به نظر میرسه، میریم سراغ فاز گسترش.
اکثر کسب و کارها راه میافته، تا یک حدی درآمد داره،
از یک جا به بعد ثابت میشه.
همه میگن بازار خوابیده هااا! نچ!
اوضاع خیلی بد هست.
ببینید اگر توی صنف شما یک نفر دیگه داره میفروشه و خوب هم میفروشه،
بدونید بازار راکد نشده، کار و کاسبی نخوابیده، شما بلد نیستید.
فاز گسترش دقیقاً همین هست.
یک کاسبی رو گسترشش بدیم، دقیقاً اون لحظاتی که داره متوقف میشه.
ببریمش سر اینکه با یک حرکت انفجاری درآمدش افزایش پیدا کنه.
اینی که چطور بتونید از یک کسب و کار کوچیک برید سراغ یک کسب و کار بزرگ.
راجع به این صحبت میکنیم که یک سری از کسب و کارها علامت سؤال هستند.
اصلاً تکلیفشون معلوم نیست.
آقا میمونه؟ نمیمونه؟ تا چند سال میمونه؟
یک سریها سگ گله هستند!
فقط از همون سرمایه اولیه داره محافظت میکنه. نه سود نه ضرر.
همش یر به یر هستند.
یک سریها گاو شیرده هستند!
یک مقدار بهش پول تزریق میکنی، کلی محصولات دیگه بهت ارائه میده.
کلی درآمد ایجاد میکنه.
یک سری کسب و کارها هم ستاره هستند!
هیچ ورودی دیگهای ندارن و فقط دارند خروجی مالی بالایی رو میدن.
دقیقاً میخواهیم از یک کسب و کاری که علامت سؤال هست و تکلیفش معلوم نیست،
بریم سراغ یک کسب و کاری که ستاره شده.
مرحله یازدهم.
میدونم اولش گفتیم ده مرحله.
مرحله یازدهم یک مرحله اضافه هست. یک مرحله اکسترا هست.
مرحله نگهداری!
خیلیها گنده میشن، درآمدشون بالا میره، موفق میشن، اما عرضه نگهداری ندارند.
سال 82 من روزی پنج میلیون تومان در میآوردم.
خب کو؟
هیچی دیگه! پولی نموند.
یک موقعی من خودم قهرمان فلان رشته ورزشی بودم.
خب الان از روی این جوب بپر.
نه دیگه نمیتونم!
ببینید همه موفقیتها احتیاج به نگهداری دارند.
توی مرحله یازدهم میریم سراغ فاز نگهداری.
جلوی ورشکستگی عاطفی، جلوی ورشکستگی مالی، ورشکستگی ارتباطی رو میگیریم.
در واقع میایم بیمه میکنیم اون فرآیندتون رو.
یعنی ظرف مدت ده مرحله و ده ماه، شما تبدیل میشید به اون کسی که باید.
یک جملهای رو چند وقت پیش توی فضای مجازی خوندم که خیلی جالب بود.
گفته بود، یک شخصی جهنم را اینطور برایم تعریف کرد.
روز آخر عمرت، شخصی که هستی با شخصی که میتوانستی باشی، رو به رو میشود.
پایان هر سال هم همین جهنم رو داریم.
آدم کنونی با آدمی که میتونستیم باشیم.
موفقیتهایی که کسب نشد. کارهایی که نکردیم.
خسته ام! خسته از نرسیدن. نه!
خسته ام از نرفتن! خسته ام از کارهای نکرده.
آخر هر هفته!
شاید غم جمعهها واسه همین باشه. آدمی که میتونستیم باشیم و نیستیم!
آخر هر روز!
با دوره کماندو MP میخوایم زندگیتون رو عین یک کماندو جلو ببریم.
سال جدید، سال پیش رویتون توی ده مرحله تبدیل به یک سال فوقالعاده بشه.
این رو من تضمین میکنم.
چرا که دوره رو به یک شکلی طراحی کردم که تا الان نقصی نداشته باشه.
یک نکتهای رو هم بهتون بگم.
این دوره کاملاً غیر حضوری هست.
یعنی اونهایی که نگران رفت و آمد و حضور در کلاس و وقت هستند، دیگه نگران نباشند.
دوره کاملاً غیر حضوری برگذار میشه.
توی هر ماه سه بار پشتیبان با شما تماس میگیره و به سؤالاتتون جواب میده
و بهتون مشاوره میده.
از طرف دیگه، عضو یک کانال تلگرام اختصاصی میشید که اونجا یک سری درسهای اضافهتر
خواهید داشت.
به علاوه اینکه سؤالاتی که واسه همه باشه رو اونجا پاسخ میدیم.
از طریق وبسایت هم میتونید سؤالاتتون رو بپرسید و جوابش رو بگیرید.
علاوه بر اون عضو یک پنلی میشید که توی سمینارهای مجازی رایگان کماندو MP شرکت میکنید.
میخواهیم توی ده مرحله یک شخصی بسازیم که دیگه واقعاً همه بهش افتخار کنند.
خودتون دقیقاً اون کارهایی که تا الان انجام ندادید رو به ثمر برسونید.
بسته دیگه! یک ایده دارم که هر موقع دست بگیرم دنیام تکون میخوره!
امسال دیگه باید عملیاتیش کنید.
همین الان روی لینکی که پایین این پست هست کلیک کنید،
اطلاعات دوره کماندو MP رو بخونید و توی دوره ثبت نام کنید.
درسهای هر ماه، توی ایمیلتون ارسال میشه و میخوایم توی ده مرحله یک شخصیت جدید بسازیم.
همین حالا اقدام کنید و سال جدید رو یک سال متفاوت رقم بزنیم.
نکته پایانی!
خسته از نرسیدن نباشید.
راه بیافتید که برسید.
شاد، موفق و مؤثر باشید.
حتماً فایل صوتی بالا را گوش کنید و با دوستانی که این مشکل را دارند به اشتراک بگذارید.
راه چاره شما در این فایل صوتی است…
برای کسب اطلاعات بیشتر روی “دوره غیر حضوری کماندو MP” کلیلک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.