15 سرنخ علمی در مورد سخنرانی عمومی

15 سرنخ علمی برای تبدیل شدن به یک سخنران حرفهای
با فکر کردن به اینکه قرار است سخنرانی کنید، سؤالاتی استرسآور در ذهن شما نقش میبندد؛ همانند:
- اگر حضار سخنرانی من را دوست نداشته باشند، چه اتفاقی میافتد؟
- اگر قرار باشد در حین سخنرانی، ذهنم کاملاً به دلیل پریشانی، خالی شود چه اتفاقی میافتد؟
- اگر مسئولیتم را در حین سخنرانی، غیراستادانه انجام دهم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
خیلیها از سخنرانی در “ملأ عام” ترس دارند.
در حقیقت این ترس، آنقدر گسترده و مورد قبول واقع شده است که خیلی از محققین،
در این زمینه تحقیقی مبنی بر اینکه از شرکت کنندگان بخواهند که در ملأ عام سخنرانی کنند،
درواقع نوعی استرس را در آنها بیدار میکند.
اکثر ترسها در این زمینه، ریشه در ترس از قضاوت شدن ما دارد.
ما از اینکه مورد انتقاد واقع شویم، ترس داریم در صورتی که فراموش میکنیم که
ما قدرت فرستادن یک پیام را داریم! ما این قصد را داریم تا به شما آموزش دهیم که
چطور میتوانیم حضار را نسبت به سخنرانی خود جذب کنیم تا از این نظر بتوانیم
به راحتی و بدون هیچ ترسی سخنرانی کنیم و پیام خود را انتقال دهیم.
بیایید نگاهی به این سرنخها بیاندازیم تا شما اعتماد به نفس کافی داشته باشید و
بر این استرس موجود غلبه کنید.
1- در حرفه سخنرانی خود بهترین باشید.
یکی از بهترین مدرسین فن بیان یا بهتر بگوییم بهترین مدرس فن بیان در سطح دانشگاهها،
به راهبردهایی در خصوص چگونگی بیانهای گیرا و جذاب، نگاهی میاندازد.
او در تحقیقات خود کشف کرد زمانی که مجریان از این راهبردها استفاده میکنند، میزان قدرت تسلط و رهبری آنان
به میزان 60% افزایش پیدا میکند.
زمانی که در حال سخنرانی کردن هستید، شما میبایست این راهبردهای گفتاری را به کار ببرید:
-
از مثالها، تشبیهها و قیاسها استفاده کنید.
مثالها همانند یک وقایع کوتاه هستند، درواقع شما از عباراتی استفاده میکنید که
حضار میتوانند آن را به ایده و مفهومی جدید مرتبط سازند.
مثالها یکی ازشیوههای قوی برای ارتباط برقرار کردن هستند.
استفاده درست از یک مثال، تشبیه و یا قیاس میتواند تاثیر کاملا آشکاری را
در چهره، صدا و حتی حرکت سر مخاطب به نشانه تایید نمایان سازد.
این یعنی اینکه مخاطب بیان شما را درک کرده و آن را کاملا متوجه شده است.
-
تهیه فهرست سه بخشی.
شما زمانی که در ملأ عام صحبت میکنید، برای یادآوری اطلاعات باید به ظرفیت ذهن حضار خود توجه داشته باشید.
خلاصهکردن اطلاعات و نکات مهم به سهبخش مفید خود موجب میشود تا مردم بهتر، اطلاعات را بهخاطر آورند،
درک کنند و بتوانند بهتر بر روی اهداف شما تمرکز کنند.
اگر شما بتوانید سخنرانی خود را به سه نکته و بخش مهم سازماندهی کنید،
“حتی اگر پیام شما در مقابل حضار، فیالبداهه تلقی شود” به مردم کمک خواهد کرد تا بتوانند به طور بهتر،
آنچه را که شما گفتهاید را به خاطر آورند.
-
استفهام انکاری (پرسش بلاغی).
استفهام انکاری، درواقع سؤالاتی هستند که شما از حضار میپرسید و بدون اینکه دنبال پاسخ مورد انتظار خود باشید،
قصد دارید تا تأثیر نمایشی و مهیجی را نشان حضار دهید.
چیزهایی شبیه به اینکه “آیا میدانستید که این سرنخ، چگونه میتواند برای شما راهحل خوب و تأثیرگذاری باشد؟”
یا “چه تعدادی از شما فکر میکنند که شبیه به شخصیت مرد این داستان هستند؟”
درواقع شما انتظاری ندارید که آنها دستشان را بلند کنند، (اگر چه ممکن است آنها دستشان را بلند کنند).
دلیل اینکه این سؤالات خیلی تأثیرگذار هستند این است که درواقع آنها، ذهن افراد را درگیر و فعال میکند.
قصد ما بر این است تا به این سؤالاتی که ذهن آنان را مغشوش و درگیر میکند، پاسخ دهیم.
-
با قدرت صحبت کنید.
فقط این مهم نیست که شما چه چیزی را میخواهید بیان کنید ، درواقع چگونه بیان کردن آن مهم است.
مطمئن باشید که در زمان بهکار بردن هریک از این راهبردها، عملکردی قوی و با اقتدار داشته باشید.
2- ذهن خود را قبل از سخنرانی آماده کنید.
حتی سخنرانان حرفهای نیز، دچار استرس میشوند، بهترینراه برای غلبه بر این موضوع این است که قبلاز سخنرانی،
حضار را آماده کنید.
قبلاز اینکه در مقابل آنان قرار بگیرید، و یا وارد یک جلسه شوید، میبایست با یکسری از راهبردها، قبلاز سخنرانی،
آشنا شوید و ذهن خود را قبل از ارائه دادن، آماده کنید.
3- رسم نمودار اسپارک لاین
چگونه از یک سخنران تأثیرگذار به یک سخنران انگیزشی، تبدیل میشوید؟
پاسخ ساده است، اما به شدت کلی و جامع است که به آن نظریه سخنرانی میگویند.
نانسی دوارتی Nancy Duarte مدیرعامل و طراح حرفهای در زمینه سخنرانی، چندین سال را درخصوص تحقیق راهبردهای وابسته به معانی بیان، صرف کرد تا از ایننظر بتواند کشف کند که چه عاملی باعث میشود تا برخی از سخنرانان عملکردی قوی داشته باشند در حالی که برخی از آنها در زمینه جلب افراد، عملکردی موفقیت آمیز ندارند. آنچه که او کشف کرد این است که تمام سخنرانان حرفه ای ساختاری مشابه که در بخش پایین آمده است را دنبال می کنند.
این نمودار موارد زیر را نشان میدهد:
- مسئلهای را با توضیح عبارت “چه چیزی است” شروع کنید، این درواقع همان مشکل فرآیند و سطح رسیدن به موفقیتی است
که شما میخواهید تغییر دهید. - بعد همان مسئله را با توضیح عبارت “چه چیزی میتواند باشد”، ادامه دهید.
این درواقع همان هدفی است که شما را به آیندهای بهتر نزدیک میکند، بهترین سخنرانان،
آینده را با دادن پیامی که انتقال میدهند، به تصویر میکشند.
به عبارت دیگر اگر هر حضار از سرنخها و راهحلهای شما استفاده کند، زندگی آنها به چه چیزی شباهت خواهد داشت؟
روز و اوقات آنها به چه چیزی شباهت خواهد داشت؟ چه چیزی برای آنها تغییر خواهد پیدا کرد؟
در اینجا سرنخی در خصوص سخنرانی عمومی ذکر شده است:
- زمانی که صحبت از زبان بدن میشود، موضوعاتی درخصوص ارتباط برقرار کردن از طریق زبان اشاره و ارتباطات کلامی مطرح میشود.
در ابتدا میخواهم در مورد موضوعاتی مانند برقراری نادرست ارتباط که برای مردم بهعنوان یک چالش مطرح شده است، صحبت کنم.
توضیح خواهم داد که چگونه میتوانید با یادگیری زبان بدن، موثرتر ارتباط برقرار کنید.
من از این حالات و رفتارها بهطور مکرر درحین سخنرانیهایم استفاده میکنم تا توجه افراد را بهموارد خاصی که برای آنها مانع بهحساب میآید جلب کنم و راهبردهای زبان بدن این مشکلات را حل خواهد کرد.
وقتی شما تمام نکات خود را بیان کرده و سخنرانی خود را با بهتصویر کشیدن دیدگاهی روشن بهپایان برسانید و از آنچهکه مردم انتظار دنبال کردن گفتههایتان را دارند به درستی استفاده کنید، میتوانید رضایت حضار را جلب کرده و برنامه خود را به خوبی و با موفقیت به پایان برسانید.
4- استفاده از عبارات محتاطانه “عذرخواهی یا التماس نکنید”.
بزرگترین اشتباهاتی که سخنرانان عصبی (سخنرانانی که همیشه استرس دارند)، مرتکب آن میشوند، عذرخواهی کردن یا استفاده کردن از عبارات محتاطانه برای عدم سوء تفاهم میباشد.
ما زمانیکه پریشان حال میشویم، عباراتی شبیهبه “این فقط نظر من است” یا “من واقعا مطمئن نیستم” یا “ممکن است که من اشتباه کنم” بیان میکنیم و این امر برای پیام شما،کاملا تأثیری منفی دارد!
راهکار کنترل استفاده از عبارات محتاطانه در سخنرانی:
در وهله اول، مطمئن شوید که از قبل در مورد تمام اطلاعات جمع آوری شده خود، پژوهش کردهاید تا از این نظر اعتماد به نفس کافی را بدست آورده باشید.
در وهله دوم، از محتوای مطالب خود اطمینان کافی داشته باشید، سخنرانی خود را در مقابل دوستان، تمرین کنید.
هر بار که این عبارات محتاطانه در حین سخنرانی آورده میشوند، دوستان میبایست به این نکته توجه داشته باشند و به او بگویند که دوباره شروع کند.
بهترین سخنرانان میدانند که حضار هیچ تمایلی به شنیدن چنین عباراتی، ندارند.
در حقیقت برخی از بهترین سخنرانان، روش مباحثهای را به کار میگیرند، که این یک امر خوبی است!
شما دوست دارید که مردم کمی به قضیه جدی نگاه کنند، به فکر فرو روند و احساساتشان برانگیخته شود.
این درواقع چیزی است که اکثر مردم با آن موافق هستند.
5- بر روی رفتار غیر کلامی خود مسلط باشید:
یکی از موردهای جالب دیگر درمورد سخنرانی این است که رفتارهای غیر کلامی در ارتباط برقرار کردن مؤثرتر از حالت گفتاری میباشد.
طی تحقیقات بهعمل آمده متوجه شدیم که سخنرانان چه در حالت گفتاری و چه در حالت غیرکلامی وقتی پیام خود را انتقال میدهند،
در فهم شنوندگان تأثیری مشابه را دارد.
حتی جالبتر اینکه مردم در دقایق ابتدایی میتوانند پیشبینی کنند که آیا این ارائه و سخنرانی، موفقیتآمیز خواهد بود یا خیر.
تحقیقات ما همچنین نشان داد که راهبردهای سخنرانی عمومی همانند حرکات دست، لبخند زدن و تنوع گفتاری برای جلب رضایت حضار، امری ضروری است.
برخی دیگر از ارتباطات غیر کلامی موارد زیر را شامل میشود:
-
حرکت خود را متوقف نکنید.
ما زمانی که پریشان هستیم، سعی میکنیم قدرت حرکت و فضا را در خودمان محدود کنیم و همچنین به طور ناخودآگاه، دستبهسینه بدون هیچ حرکتی، پشت سکوی سخنرانی میایستیم.
به همراه داشتن کلیکر یا میکروفون “هرچند که این ایده ممکن است دور از عقل باشد” اما میتواند باعث شود تا دستبهسینه نباشید و دستان خود را در جیب قرار ندهید.
-
فقط یک کیف را با خود حمل کنید.
اهمیت ارتباطات غیر کلامی خیلی بیشتر از به همراه داشتن لوازم غیرجانبی و لباسهای رنگین میباشد.
تحقیقات مختلف نشان دادهاند مردمی که بیش از یک وسیله همانند کیف زنانه و کیف اسناد و همراه داشتن کت، با خود حمل کنند، نمود افرادی هستند که دائما همه چیز را فراموش میکنند و هیچ نظم و نظام سازماندهی شدهای در کارهایشان دیده نمیشود. قبل از رفتن به جلسه یا مراسمی، بهتر است که وسایل اضافی همچون کت یا کیف را داخل ماشین بگذارید و یا آنها را به قسمت پذیرش تحویل دهید تا دیگر آن را همراه خود نداشته باشید.
-
بدن خود را زیاد لمس نکنید.
در زمان صحبت کردن و برقراری ارتباط غیرکلامی، شما میخواهید از بعضی از حرکات عصبی خودداری کنید، که بیشتر این سرنخهای عصبی، درواقع حرکاتی هستند که با بدن ما درارتباط هستند. مخصوصا وقتی که شما قصد دارید دستان خود را به هم نفشارید، به مفاصل خود فشار وارد نکنید، صورت و یا موی خود را لمس نکنید و یا لبهایتان را گاز و یا دندان نگیرید. اگر شما کلیکر یا میکروفون را نگه دارید همین امر باعث میشود تا دستهایتان به هم نزدیک نشوند.
6- ترس خود را کنترل کنید.
تحقیقات علمی نشان میدهند که این ترس شدید از سخنرانی، از تغییر و تکامل، نشأت میگیرد.
در گذشته زمانی که غارتگران، انسانها را تهدید میکردند، زندگی گروهی و جمعی برای آنها یک نوع مهارت اصلی به حساب میآمد که موجب میشد تا جان سالم به در ببرند و در واقع جدایی و انزوا برای آنها، نمود مرگ بود.
که البته این ممکن است به ترس از سخنرانی در مقابل یک سری از افراد، تبدیل شود.
چه موقعیتهایی بیشتر به حوزه انزوا و جدایی مرتبط میشود تا خود سخنرانی کردن در مقابل مردم؟
اگر در سطحی عمیقتر نگاه کنیم مردم بیشتر از این میترسند که مخاطبانشان آنها رد کنند.
نظریه دیگر بیان می کند زمانی که ما درگیر اضطراب اجتماعی میشویم، آنچه که در سخنرانی عمومی معمول است، تشخیص چهرههای عصبانی است که افزایش یافتهاند.
تحقیقات در مورد واکنش مغز شرکت کنندگان
تحقیقات یک روانشناس واکنش مغز شرکت کنندگان را مورد بررسی قرار داد تا تشخیص دهد مغز آنها به چه رفتارهایی از جمله عصبانی شدن، خوشحال بودن و خنثی بودن، واکنش نشان میدهد.
بهمنظور تشخیص اضطراب، بهبرخی از شرکت کنندگان، گفتهشد که میبایست سخنرانی کنند.
شرکت کنندگان مضطرب، حساستر به چهرههای عصبانی بودند تا اینکه بخواهند به چهرههای شاد و خنثی توجه داشته باشند.
اما بقیه شرکت کنندگان، چنین تعصب و واکنشی از خودشان نشان ندادند.
این آسان است که بفهمیم چگونه این پدیده، درحین سخنرانی به بزرگترین چالش، تبدیل میشود.
زمانی که ما مضطرب میشویم، مهم نیست که چه تعداد از افراد، در حال لبخندزدن یا تکان دادن سرشان هستند بلکه ما تمایل داریم به افرادی توجه کنیم که چهرهای عصبانی از خودشان منعکس میکنند، که این باعث میشود تا شدت استرس خودمان بالا رود.
کنترل نیروی سیستم عصبی بدن برای ارائه بهتر در سخنرانی
اگر به خاطر سخنرانی داشتن در آیندهای نزدیک، اضطراب داشته باشید، میبایست نیروی سیستم عصبی خود را کنترل کنید و سعی کنید بیشترین انرژی را بر روی تسلط داشتن بر موضوعی که قرار است با توجه به آن، بهترین دیدگاههای خود را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارید، صرف کنید.
استرس و هیجان درواقع احساساتی مرتبط با هم هستند.
زمانی که احساس کردید میزان ضربان قلب شما در حال افزایش است، علت آن را از هیجان بدانید.
مراحل اقدام:
-
از حرکات دست استفاده کنید!
یکی از راههایی که میتوانید لرزش عصبی دستانتان را کاهش دهید، این است که حرکات هدفمندی با دستان خود انجام دهید.
این باعث میشود تا سیستم عصبی خود را کنترل کنید و بیشتر از این حرکات برای نشان دادن هیجان و اشتیاق، استفاده کنید.
-
بر استرس خود غلبه کنید.
زمانی که شما واقعا استرس شدیدی دارید، سعی کنید با نگرشی اصولی بر استرس خود غلبه کنید.
7- بدانید که چگونه باید بر روی صحنه سخنرانی عملکردی موفقیت آمیز داشته باشید.
آیا شما تاکنون در صحنه سخنرانی حاضر شدهاید؟
یک فرمول و معادله را به شما پیشنهاد میکنیم که بدانید چگونه باید همانند سخنرانان حرفهای عمل کنید
و حمایت حضار را به سمت خود جلب نمایید.
“قدم آهسته که نشاندهنده استرس است، برندارید، هدفمند حرکت کنید و گام بردارید.
زمانی که آدرنالین در بدنمان پراکنده میشود، ما معمولا با استرس گام برمیداریم!
این همان دلیلی است که احساس نگرانی در بدن ما حرکت میکند و کاملا احاطه دارد.
خیلی از سخنرانان به طور ناخودآگاه چنین رفتاری را از خودشان نشان میدهند و برایشان مهم نیست که مخاطبان به آنها همانند نگاه کردن و خیره شدن به یک توپ تنیس، عمل میکنند.
8- مخاطبان را مشارکت دهید.
یکی دیگر از یافتههای موجود در ارتباطات تحلیلی، حضور حضار است.
محققان کشف کردند که اکثر سخنرانان با اعتماد به نفس، به میزان 46.9% بیشتر از سخنرانان مضطرب از گفتههایی استفاده میکنند که در آنها واژههای همکاری و مشارکتی، دیده میشود.
آنها از ضمیرهای شخصی استفاده میکنند تا بتوانند به مخاطبان کمک کنند تا در سخنرانی شرکت کنند.
این نشان میدهد که اکثر سخنرانان با اعتماد به نفس، بیشتر در تلاش هستند تا با مخاطبان مشارکت داشته باشند.
چرا که برقرار کردن روابط صمیمی و دوستانه با مخاطبان به سخنرانان مضطرب کمک میکند تا بتوانند بر ترس از انزوا و جدایی غلبه کنند.
“درمقابل مخاطبان صحبت نکنید، با خود مخاطبان صحبت کنید.”
در واقع پراسترسترین سخنرانی را میتوان با مشارکت دادن مخاطبین در حین سخنرانی، کنترل نمود.
این باعث میشود تا استرس شما کاهش یافته و موجب شود تا با مخاطبان، ارتباط برقرار کنید.
به موارد زیر دقت کنید؛
9- سعی کنید کاری کنید تا مردم شما را تحسین کنند و در مقابل شما بایستند.
اوه چه استقبال و تشویق گرمی!
این نشان میدهد که هم سخنرانان در پی یک ارائه خوب هستند و هم مخاطبان آرزوی یک سخنرانی درخشانی را از سوی فرد مقابل خود دارند.
این درواقع یک پاداش نهاییست که به یک ارائه حرفهای، تعلق خواهد گرفت.
چرا برخی از سخنرانان میتوانند طوری نظر ما را جلب کنند که به دنبال آن بخواهیم بایستیم و از سخنرانیشان استقبال کنیم؟
“احساس!”
یکی از اشتباهات بزرگی که خیلی از سخنرانان مرتکب میشوند: داشتن افکار جدی و رفتار بیاحساس میباشد.
خیلی از افرادی که سعی میکنند همانند سخنرانان حرفهای عمل کنند، معمولا بهطور مستقیم، منطقی و فاقد هرگونه احساس سخنرانی میکنند.
این مشکل برخی از سخنرانان میباشد.
آنها جالب هستند، خوب ظاهر میشوند اما خیلی جدی و خسته کنندهاند!
داشتن احساس، توجه به کار خود و افزودن و انتقال دادن انرژی به ارائه خود، به این معنا نیست که شما حرفهای نیستید،
بلکه این باعث میشود که پیام مهم شما، بیشتر مورد قبول واقع شود.
-
احساسات چاشنی سخنرانی هستند.
احساسات یک سری تأثیراتی قوی بر روی سخنرانی شما میگذارد.
همچنین یک نوع شخصیت را در ایدهها، بیانات و داستانهای شما ظاهر میکند.
در اینجا یک سری از احساسات معمول وجود دارد که سخنرانان از آن استفاده میکنند.
آیا شما درگیر وقایع و موقعیتهایی شدهاید که این احساسات را در بر بگیرد؟
- اشتیاق
- آسیب پذیری
- ترس
- پشیمانی
- هیجان
- قدرت
- احساس احترام
10- برطرف کردن یک مشکل
یکی از سرنخهایی که در حیطه سخنرانی عمومی مطرح میباشد، برطرف کردن مشکلات است.
درواقع تمام سخنرانیهای حرفهای، با مشکلی شروع میشوند که غالبا ما آنها را میشناسیم، که این روند،
تبدیل به موانعی معمولی میشود و ما قصد داریم آنرا رفع کنیم.
این مشکلی است کهما آنرا به عبارتهایی همچون “چه چیزی است” یا “چه چیزی قرار است هم اکنون اتفاق بیافتد”،
ربط میدهیم که درواقع این کاملا اشتباه است.
سخنران سعیدارد راهحلی برای اینموضوع پیدا کرده، تا درواقع نگرانی را کاهش دهد و برای مخاطبان آرامش فراهم کند.
درواقع مسئله یا مشکل به عبارت “چه چیزی میتواند باشد”، مرتبط میشود.
در سخنرانی های موفق معمولا درگیر مسائل و راهحلهایی هستند که بر روی احساسات مردم تأثیر میگذارد.
هر شخصی میتواند از طریق سخنرانیهای کوچک یا بزرگ، این روشها را اجرا کند؛
به عنوان مثال با استفاده از زبان بدن، برای پیاده کردن این روشها، در هر سخنرانی، بهرهمند شوید.
- مشکل: “شما چندبار در زمانیکه در جلسات یا مراسمی حضور داشتید، احساس پریشانی و ناراحتی میکردید؟”
- راه حل: “بهترین راه برای مبارزه با پریشانی، تمرین و شبیهسازی وقایع به طور روزانه میباشد”.
- “مشکل: سختترین بخشها در مورد فروش، ایجاد اعتماد است.
شما محصول خود را دوست دارید. شما برند خود را دوست دارید.
اما ایدهای در مورد اینکه چگونه بدون خشم یا فرستادن تبلیغات دروغین و غیرقانونی،
عشق و دوست داشتن خود را نسبت به محصولتان به مشتریان فرهیخته خود نثار کنید، ندارید”. - راه حل: “راههای آسان و غیرقابل باوری برای رفع مسأله وجود دارد. به آنها شاخصههای قابل اعتمادی گفته میشود”.
چه مشکلاتی را میتوانید با استفاده از راه حل برطرف کنید؟
11- روزی روزگاری.
آیا شما به این نصیحت نوشتاری توجه کردهاید، “نشان دهید، نگویید”، این تنها نقطه مشترک برای تمام سخنرانان میباشد.
سخنرانان میتوانند مشکلات و راهحلها را برای مخاطبان بیان کنند اما نشاندادن مشکلات در زندگی واقعی و بهکار بردن راهحلهای
کاربردی نیاز به شرح داستان دارد.
داستانها به طرز غیر قابل باوری، تأثیری قوی دارند.
چرا که مغزمان سریعا از آن بهره میبرد و تحت تأثیر آن قرار میگیرد.
تحقیقات نشان دادهاند زمانی که شما داستان تعریف میکنید، مغز شنونده فعال میشود،
گویی که آنها خودشان در وقایع داستان بهسر میبرند و یکی از شخصیتهای آن داستان میباشند!
این نهتنها باعث میشود که توجه افراد بهسمت داستان جلب شود بلکه این قضیه موجب میشود تا نکات شما بهخوبی
در حافظه آنها ثبت شود.
بگذارید برای شما داستانی تعریف کنم تا به اهمیت آن پی ببرید.
یکی از سخنرانانی که به علم علاقهمند است و تمایل دارد تا جایی که امکانش وجود دارد از علوم مختلف در تحقیقات و حقیقتهای زندگی، درحین سخنرانی استفاده کند، تعریف میکرد که در خلال سخنرانی از اسلایدهای پاورپینتی بهره میبرد که از جداول و نمودارهای قابل فهم و خوبی، استفاده شده بود.
یکبار درحین نشان دادن اسلایدها، پروژکتور بهخوبی کار نکرد و نتوانست اسلایدها را نشان حضار دهد و مجبور بود این بخش را بهطوری خاص فیصله بدهد. او چنان احساس پریشانی و نگرانی میکرد که تقریبا به سخنرانی خاتمه داد.
او فکر میکرده که خاتمه دادن به سخنرانی فقط به این خاطر که اسلایدهایش کار نمیکند امری خندهدار است، بنابراین در تلاش بود تا وضعیت را بهتر کند و به هماهنگ کنندگان سخنرانی متذکر شد که این یکی از بدترین سخنرانیهایش بوده است.
تاثیرات مثال زدن از مردمان واقعی در سخنرانی
از آنجایی که سیستم از نظر بصری، مشکل داشت، او مجبور بود تا تمام آزمایشات را (بدون استفاده از اعداد) توضیح داده و بهجای بهرهبردن از تحقیقات موردی رسمی، تنها به مثال زدنهایی از مردمان واقعی، اکتفا کند.
در آخر سخنرانی، حضار از سخنرانی او استقبال کردند و 25نفر از حاضرین، از سخنرانیش رضایت داشتند و او همچنان متعجب بود!
میگوید که این یکی از بهترین بازخوردهایش در سخنرانی بود. چرا؟
او از داستانها برای اشاره کردن به نکات مهم، استفاده کرده بود تا اینکه بخواهد از اشکال و واقعیت خشک و خستهکننده استفاده کند.
- به سهمورد از مشکلات اصلی موجود در سخنرانی خود، فکر کنید.
اکنون به داستانهایی فکر کنید که قرار است به آن مشکلات اشاره داشته باشند و آنها را نشان دهند.
- به سهمورد از راهحلهای اصلی موجود در سخنرانی خود فکر کنید.
اکنون به داستانهای افرادی فکر کنید که قرار است به آنها اشارهای داشته باشند.
12- از برنامههای کاربردی استفاده کنید.
فنآوری ابزاری چشمگیر برای سخنرانان است.
انواع زیادی از برنامههای کاربردی وجود دارند که در دسترس هستند که این برنامهها میتوانند مهارتهای شما را بهبود ببخشند.
13- برای رسیدن به مرحله جدید، تمرین داشته باشید.
یکی از مشکلات بزرگی که سخنرانان مرتکب آن میشوند، تمرین نکردن کافی میباشد.
اگر شما قصد دارید تا یک سخنرانی را به گونهای هیجانانگیز و متقاعد کننده، برگزار کنید تا مخاطبان شما آنقدر
انگیزه پیدا کرده باشند کهبتوانند سخنان شما را بهعمل تبدیل کنند، وقت زیادی نیاز دارید تا بتوانید خودرا آماده کنید.
بنابراین وقتیکه بر روی صحنه سخنرانی گام برمیدارید، شما بهطور تمام و کامل بر روی سخنرانی خود مسلط هستید.
با تمرین کردن مراحل متعدد میتوانید وارد مراحل بعدی شوید.
- مرحله 1: شما میبایست درمقابل یکی از دوستان با اعتماد خود، درون مایه و محتوای سخنرانی خود را
با صدای بلند بخوانید و ایجاد تغییرات را تا زمان شکل گرفتن ساختار محتوا، طبیعی و واقعی به نظر رسیدن
و انتقال دادن پیام، در حین سخنرانی، ادامه دهید.
- مرحله 2: سعی کنید بر روی حرکات و زبان بدن خود تمرین کنید و اعتماد به نفس خود را حفظ کنید.
این مرحلهای است، که اکثر مردم آن را فراموش میکنند.
آنها موضوع و محتوای سنگینی دارند اما زمانی که بر روی صحنه قرار میگیرند، پریشانحال میشوند.
چرا که بدن آنها منقبض میشود و نمیدانند که چگونه بر دستان خودشان تسلط یابند و اینکه نمیدانند چگونه
اعتماد به نفس خودرا در سخنرانی یا زمانیکه میخواهند محصول خود را به نمایش بگذارند، حفظ کنند و بالا ببرند.
- مرحله 3: در این مرحله میبایست به پوشش لباسهای خود، توجه کرده و تمرین کافی در این زمینه داشته باشید.
شما میتوانید دوستان و همکاران خود را دعوت کنید تا شاهد پوششی که شما برای سخنرانی در نظر گرفتهاید،
باشند و این سخنرانی را طوری در نظر بگیرید که گویی در صحنه سخنرانی واقعی ایستادهاید.
این سرنخها مستقیما برگرفته از خلاصههایی هستند که در آنها درمورد اینکه چگونه افراد مورد تحسین حضار قرار میگیرند،
اشاره شده است.
14- خندیدن جزئی از دیدگاه شما باشد.
من نمیخواهم بگویم که شما در حین سخنرانی لطیفه یا جملات طنز تعریف کنید!
اگرچه این عالی خواهد بود اگر بتوانید این کار را انجام دهید.
من میدانم که این تقریبا غیرقابل ممکن است که شروع به گفتن جملات طنزی کنید که اصلا ماهیتواقعی نداشته باشند
و دور از موضوع اصلی باشند.
بنابراین به جای آن، میخواهم از شما درخواست کنم تا خندیدن را جزئی از نگرش و دیدگاه خود قرار بدهید.
ما بر این پیبردهایم که بهترین سخنرانان “کسانی که از سخنان آنان” استقبال میشود و موردتحسین واقع میشوند
درواقع افرادی هستند که لبخند میزنند و درطول سخنرانی کاملا از نظر روانی و ذهنی نیز شاد هستند حتی زمانیکه
موضوع مهمی درمیان باشد.
منظور من از ذهن و روان شاد، ایناست که زمان گفتن جملات طنز خاص “(طنزهایی که ماهیت خاص دارند و
از جانب تمام افراد، فهمیده نمیشود، و باید تخصص کافی در آن زمینه وجود داشته باشد)”، شما با مخاطبان
احساس راحتی کنید گوییکه آنها حکم دوستان قدیمی شما را دارند و شما در کنار آنها نشستهاید.
-
زمینه را برای بیان کردن جملات طنز خاص، آماده کنید.
اجرا کنندگان نمایش طنز ایستاده “استندآپکمدینها” در این زمینه واقعا خبره هستند.
من شاهد اجرای یک کمدین بودم که اجرای خود را اینگونه آغاز کرده بود:”اوه، برادر، میدانی امروز برایمن چهاتفاقی افتاد؟”
در نهایت اجرای او جالب بود اما طوری نبود که همه افراد با صدای بلند بخندند.
دوباره همین اجرا را تکرار کرد. :”اوه، برادر، میدانی دیروز برای من چه اتفاقی افتاد؟”
و او داستان دیگری را آغاز کرد، اما در پایان، او چنین میگوید:”اوه برادر”، و مخاطبان میخندند!
او جملات طنز خاص خود را در مقابل مخاطبان به طرزی قوی، خندهدار و تأثیرگذار، بیان کرد.
-
با ایما و اشاره نشان دادن.
گاهی اوقات، زمانی که ابروها به نشانه عصبانیت بالا میرود، همین علامت موجب خنده حضار میشود.
به برخی از داستانها و وقایعی که شما را به عنوان نزدیک میکند، فکر کنید.
آیا میتوانید داستانهای خود را با ایما و اشاره، شرح دهید؟
آیا فرزندتان شما را به خاطر چیزی، در شرایط سختی قرار دادهاند؟
آیا میتوانید از ایماها و اشارهها به درستی استفاده کنید؟
“چشمک بزن، چشمک بزن، آرنج خود را به نشانه علامت تکان بده، آرنج خود را به نشانه علامت تکان بده!”
سعیکنید بر روی کلمات و اصطلاحات خود تأکید کنید، این امر باعث میشود تا مخاطبان بهسمت شما کشیده شوند.
-
یک فضای خندهی تأثیرگذار ایجاد کنید.
زمانی که شما لبخند میزنید، درواقع فضایی آرامشبخشی را برای مخاطبان خود فراهم میکنید.
لبخند زدن همچنین به قوه ادراک و هوش شما کمک میکند.
15- از افراد برتر و حرفهای، اصول را یاد بگیرید.
گاهی اوقات شما باید به تماشا کردن یک سخنرانی بنشینید که درواقع بر روی شما تأثیری انگیزشی میگذارد.
من عاشق نگاه کردن آن دسته از سخنرانانی هستم که میدانند چگونه از فرصتها استفاده کنند و در مقابل حضار،
خوب ظاهر شوند.
من همیشه از آنها چیزی یاد میگیرم و اطلاعات کمحجم و جالب را جمعآوری میکنم.
من معمولا سخنرانیهای ویدئویی را چندبار، از نظر بصری تحلیل میکنم و برایم مشخص میشود که چرا آنها آنقدر
در حرفه خود با مهارت هستند.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.