17 دلیل که باعث خیانت در رابطه مشترک میشه

در زیر، درس 6 از فصل اول دوره جامع مدیریت روابط عاطفی رو خواهید خواند. این درس در مورد «خیانت» هست.
برای اطلاعات بیشتر پیرامون این دوره، روی عکس زیر کلیک کنید.
برای دانلود فایل صوتی، اینجا کلیک کنید / 22 مگابایت
متن فایل صوتی خیانت:
سلام, علیرضا سخنوران هستم رفتارشناس و مدرس ارتباطات.
خیانت یک لفظ بسیار ترسناکه. هر کس که وارد یک رابطه ی عاطفی میشه، از این لفظ یه ترسهایی رو داره. بیاید با هم ببینیم خیانت چی هست، چرا اتفاق می اُفته و اگر خیانت کردیم یا خیانت دیدیم، دقیقاً چه رفتارهایی میتونیم انجام بدیم.
فارغ از این که افراد مجبور میشن خیانت کنن یا اینکه اتفاقی خیانت میکنن، خیانت به سه دستهی اصلی تقسیم میشه:
1- خیانت رفتاری
همون چیزی که ما به عنوان خیانت میشناسیم، دقیقاً خیانت رفتاریه.
یعنی زمانی که توی یک رابطه عاطفی هستن، با یک نفر دیگه هم وارد رابطه میشن، قرار میذارن، رفت و آمد میکنن و زندگی عاطفیشون رو با اون تقسیم میکنن.
2- خیانت ذهنی
این دقیقاً به این شکله که، وقتی شخصی وارد یک رابطهی عاطفی میشه، توی ذهنش به فرد دیگهای هم فکر کنه. فردی که وجود خارجی داره و مشخصه کی هست.
3- خیانت کلامی
در این نوع خیانت، افراد صرفاً از طریق کلام، رابطه عاطفیشون رو با یک نفری به اشتراک میذارن.
نکته: صحبت کردنِ صِرف با جنس مخالف خیانت محسوب نمیشه. منظور این هست که افراد از نظر احساسی شروع کنن چیزهایی رو با هم درمیون گذاشتن و ارتباط کلامی بگیرن.
دلایل خیانت
1- اولین مورد خیانت در مورد چه مردان و چه زنان، این هست که انسانها دوست دارن به ذاته، شکارچی به نظر بیان و این که هر دفعه تست میکنن ببینن هنوز جذاب هستن یا نه، هنوز میتونن جنس مخالف رو به خودشون جذب کنن یا خیر.
اولین دلیل خیانتها این هست که البته دلیل پایداری نیست و به «خیانت رفتاری» منجر نمیشه. افراد فقط میخوان مطمئن بشن که میتونن دیگران رو مال خود کنن.
2- مورد دوم سردی در روابط هست که خیلی مهمه.
گاهی اوقات رابطهی افراد رو به سردی میذاره. این سرد بودنه یک نیازی به رابطهی عاطفی در افراد ایجاد میکنه؛ چون هر انسانی نیاز داره که بتونه احساسات و عواطفش رو با دیگران درمیون بذاره.
زمانی که رابطهای رو به سردی میذاره، احتمال خیانت هم بشدت بالا میره.
3- مورد بعدی سردی نسبت به ظاهر همدیگهست.
توجه کردید خیلی از افراد قبل از اینکه وارد رابطه بشن خیلی خوشتیپ هستن، خیلی به خودشون میرسن؟ اما بعد از یه مدت ما بهش میگیم «تیپ متاهلی»! یعنی دیگه هیچ کار خاصی برای آراستگی ظاهریشون اتجام نمیدن چون با خودشون میگن: «اوکی دیگه؛ من مورد قبول همسرم قرار گرفتم. لازم نیست کار خاصی بکنم»
یادمون باشه؛ توجه نکردن طرفین به یه امر ساده، مثل ظاهر، میتونه مسبب خیانت بشه.
4- مورد بعدی در زمینهی خیانت، احساس تنهاییه.
یعنی ما حس میکنیم که طرف مقابلمون دیگه ما رو نمیفهمه، ما تنهاییم و اون داره وقتش رو جای دیگه سپری میکنه. این حس «تنها بودن» یک مقداری باعث میشه که احتمال خیانت بالا بره.
ما باید یه کاری انجام بدیم توی رابطههامون، یک مقداری دلگرمی و حمایتگر بودن رو به رابطمون تزریق کنیم. این مسلماٌ از بروز خیانت جلوگیری میکنه و اگر این کار صورت نگیره، اون حسِ «نیاز به ایجاد یه رابطه»، باعث میشه که به ما خیانت کنه.
5- مورد پنجم اعتماد به نفس پایین هست.
بینید بعضی موقعها پیش میاد که طرف مقابل ما اعتماد به نفسش «توی رابطه» ضعیف شده. یعنی دیگه ما تأییدش نمیکنیم، تحسینش نمیکنیم و از همه بدتر، تحقیرش میکنیم.
زمانی که این اتفاق میوفته، عزت نفس و اعتماد به نفس طرف مقابل ما کاهش پیدا میکنه و برای اینکه اعتماد به نفس از دست رفتهی خودش رو دوباره پیدا کنه، به ما خیانت میکنه. چراکه میره دنبال افرادی که تحسینش کنن، دوستش داشته باشن و بهش احترام بذارن.
پس ما باید شریک عاطفیمون رو گاهی اوقات تحسین کنیم و بابت انجام یک سری کارها تشویقش کنیم. این نکتهی مهم رو به یاد داشته باشید که، تحقیر کردن یک شخص، لطمهی روحی مهلکی بهش میزنه و اگر هم قصد خیانت نداشته باشه، دیگه اون شور و اشتیاق قبل رو نخواهد داشت.
6- مورد بعدی این هستش که، طرف مقابل ما از این رابطه خوشحال نیست و میخواد این رو به ما «نشون بده!»
دقت کنید که یکسری خیانتها نمایشی هستن. یعنی طرف مقابل میخواد به ما نشون بده که خوشحال نیست و میخواد یه تهدید رو ایجاد کنه که هیجان رابطه رو برای شما بالا ببره و شما سعی کنید که اون رو دوباره به دست بیارید.
خب شما باید دنبال این بگردید که «الان رضایت کافی وجود داره؟» «طرف مقابل خوشحال هست؟» یا نه طرف مقابل باید هر روز مشکلاتی رو حل کنه که شما برایش میتراشید.
پس سعی کنید بعضی اوقات شریکتون رو سورپرایز کنید. ببینید چه چیزهایی براش مهمه و اونها رو فراهم کنید.
7- مورد هفتم که بسیار بسیار مهمه و ما بصورت کاملاً مکانیکی و به زور، طرف مقابلمون رو به سمت خیانت هُل میدیم، متهم کردن به خیانته.
این دقیقا همون مثال آش نخورده و دهن سوختهست. طرفمون میگه: «اوکی. من آشی نخوردم، ولی هی مداوم داره دهنم میسوزه. لااقل بذار آش رو بخورم!»
یعنی انقدر که ما طرف رو زیر نظر داریم و مدام اون رو به خیانت متهم میکنیم، شخص با خودش میگه: «من که دائما دارم چوب کار نکرده رو میخورم، دائم دارم تنبیه میشم، پس بذار خیانت کنم.»
بعضی ها فکر میکنن چون حواسشون شیشدونگ به رابطشون هست و تمام شرایط رو زیر نظر دارن، دستای طرف مقابل رو برای خیانت بستن و اون این کار رو نمیکنه. در حالی که این کار دقیقاً نتیجهی عکس داره.
8- مورد بعدی که در زمینهی خیانت وجود داره، اختلالات رفتاری و روانیه.
خب مسلماً تشخیص این امر به یک متخصص نیاز داره مثل روانشناس، رفتارشناس و غیره. شما باید علائم رفتاری شخص مقابل و خودتون رو گزارش بدید و این افراد تصمیمات مناسب رو اتخاذ کنن.
9- مورد نهم، انتقامه.
بعضی اوقات طرف مقابل ما خیانت کرده، ما هم برای این که درسی بهش بدیم میریم خیانت میکنیم یا طرف آنقدر به ما سخت میگیره، ما هم سعی میکنیم با خیانت تلافی کنیم که در مورد هر دو صحبت شد.
10- مورد بعدی، براورده نشدن نیازهای جنسیه.
این بخش به دو دسته تقسیم میشه:
– اولین مورد اینه که طرف مقابل بخواد با التماس رابطهی جنسی داشته باشه.
خب زمانیکه ببینه قراره بهای سنگینی از طریق التماس کردن، امتیاز دادن و لِه کردن غرورش برای رابطهی جنسی بپردازه، خب میره سراغ جاهایی که ارزونترن. (منظور فحشا نیست)
مطلب بعدی وجود یکسری روابط جنسی سرد و تکراریه.
خب افراد دنبال هیجان جنسی هستن. اصلاً ذات بشر همینه و اگر شما هم شرایط مناسبی رو فراهم کنید، شخص مقابل برای ارضای این نیاز جایی نمیره.
دومین مورد اینه که یک رابطه، جذابیت جنسی خودش رو از دست داده. یعنی همونطور که توی مورد بالا گفتم، هی تکرار شده، دیگه جذابیت جنسی این وسط وجود نداره. مثل یه کار مخفیانه و سریعه که انجام میشه و تموم میشه و دیگه هم راجع بهش بحثی نیست.
با مراجعه به یک فرد متخصص میتونید آگاهی بیشتری نسبت به این موضوع پیدا کنید.
11- مورد یازدهم از مبحث خیانت اینه که، طرف مقابل ما احساس کنه فضای راحتی داره و بدون مشکل میتونه خیانت کنه.
یعنی چی؟ طرف مقابل ما سرکاره و میگه: «زمانی که سرکارم تماس نگیر». از ساعت 9 صبح میره بیرون 12 شب میاد و چون توی اون بازه هم گفته تماس نگیر، ما هم تماسی نمیگیریم. جالب اینجاست که خودِ طرف مقابل هم با ما تماسی نمیگیره، هیچ پیامی ارسال نمیکنه که «مثلا الان دارم چیکار میکنم».
دقت کنید که منظور زیر نظر گرفتن و رصد کردن نیست چون این عامل خودش یکی از دلایل خیانته. اما نه دیگه خیلی بیخیال باشیم و نه خیلی تحت فشار قرار بدیم شخص رو.
توجه کنید که، اگه سر یک چهارراه مأمور باشه، خلافکارترین راننده هم از ترس جریمه و توقف، خلاف نخواهد کرد. اما اگه مأموری نباشه، رانندهای که احتیاجی به خلاف کردن هم نداره، ممکنه لغزش کنه و خطایی رو مرتکب بشه.
12- مورد بعدی تنوع طلبی هست که خودش یه بیماریه.
افرادی که مداوم از رابطهای خارج میشن و فوراً وارد یه رابطهی دیگه میشن.
این مبحث هم باید با یک متخصص در میان گذاشته بشه و مراحل درمان طی بشه.
13- مورد سیزدهم دلایل اقتصادی هست.
دقت کنید که دلایل اقتصادی، عامل صددرصد خیانتها نیست اما میتونه اثرگذار باشه. افرادی که تجملگرا هستن و نمیتونن با مشکلات مالی دست و پنجه نرم کنن اغلب درگیر این موضوع میشن.
برای جلوگیری از این مشکل باید با شخص مقابل صحبت کرد و فهمید که تعریفش از پول و درآمد چیه.
14- مورد بعدی کنجکاوی هست که جزء احمقانهترین دلایله.
طرف کنجکاوی میکنه و میخواد ببینه اصلاٌ «خیانت چیه» که این همه دربارش شنیده! دقیقاً مثل افرادی که تفننی معتاد میشن.
اغلب افراد ساده و ناشی مرتکب این نوع خیانت میشن که اینجا باید به روند اجتماعی شدن فرد توجه کرد. پس مراقب شخص مقابلتون باشید، اگه سادهست.
15- این مورد مربوط میشه به «محدودیت در دوران مجردی»
ببینید روند رشدی ما طوریه که وقتی بازههای سنی مختلف رو تجربه میکنیم، باید یه کارایی بکنیم. مثلاً از یکجا به بعد باید درس بخونیم، از یکجا به بعد باید سرکار بریم و غیره و طبیعتاً از یکجا به بعد باید «جوانی» هم بکنیم.
خب شخصی که در زمان مجردی به شدت محدودیتهایی داشته، چه از جانب خانواده، اجتماع و اطرافیان، این «جوانی» کردن رو به بعد از زندگی مشترک خودش موکول میکنه. چون فکر میکنه که از یک «زندان انفرادی تنگ و تاریک» اومده به یک «زندان بزرگتر» و خب راحتتره و میتونه با زندانیهای دیگه ارتباط داشته باشه.
به این شکل خیلی ساده میتونه اسباب خیانت مهیا بشه. پس به روند اجتماعی شدن شخص مقابل باید توجه زیادی کرد.
16- مورد شانزدهم، «گذشتهی بی بند و بار» طرف مقابل ماست.
شدت و حدت این مورد بسیار مهمه. خب همونطور که گفتم، افراد بالاخره توی یک بازهای «جوونی» کردن اما اینکه دیگه کل زندگی به بی بند و باری گذشته باشه، احتمال اینکه در زندگی مشترک و متعهدانه همون روند ادامه پیدا کنه موجوده.
دقت کنید که یک سری دوستانِ دوران مجردی رو نمیشه ول کرد! در واقع اونا میخوان با ما ارتباط بگیرن.
(اینکه در مورد گذشتهی شخص چجوری مطلع بشیم، چی بپرسیم و چی نپرسیم، بطور مفصل و ریشهای در فصل دوم صحبت کردم.)
17- مورد بعدی عصبانیت افراد از دست ماست.
طرف مقابل از ما عصبانیه اما نمیخواد در موردش صحبت کنه. و این خشم رو با خیانت به ما نشون میده.
باید حواستون باشه؛ اگر به اصطلاح عوام، دارید مداوم روی اعصاب شخص راه میرید و عصبانیش میکنید، در بهترین حالت شما رو ترک میکنه و رابطه رو به هم میریزه و در بدترین حالت خیانت میکنه.
دقت کنید که یکی از دلایل خیانت، همین عصبانیتهست و چون شما رو دوست داره نمیخواد اینو بهتون انتقال بده اما از طرف دیگه و با ابزارهای مختلف، میخواد شما رو زجر بده یا دست کم بگه «من انقدر بیعرضه نیستم که زیر بار تحقیرها و تحمیلهای تو بمونم و هیچکاری نکنم»
اینها دلایلی بود که باعث میشن خیانت بکنیم یا خیانت ببینیم. اگه در زمینهی خیانت سؤال یا نظری دارید، من رو مطلع کنید تا در اسرع وقت پاسخ داده بشه.
در بالا، درس 6 از فصل اول دوره جامع مدیریت روابط عاطفی رو خوندید. این درس در مورد «خیانت» بود.
برای اطلاعات بیشتر پیرامون این دوره، روی عکس زیر کلیک کنید.
1 دیدگاه
اولین نفری باشید که برای این نوشته دیدگاه می نویسد.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
احساس فریب خوردگی در رابطه
ھر گاه در رابطه با دیگری احساس فریب خوردگی می کنیم بدان معناست که یا از ھمان آغاز و
اساس رابطه ھیچ عھد معنوی را در دل خود با دیگری نداشته ایم و فقط ریا کرده ایم و یا در بین راه
عھد را زیر پا نھاده و خیانت کرده ایم . آدمی بخودش ولی در دیگری خیانت می کند . دیگران عرصه
جفا یا وفای ما به عھد خودمان با خود ھستند . آدمی بدون دیگران قادر به بستن عھدی با خودش
نیست . عھد و قول و قرارھای معنوی ھر فردی با خودش بدون حضور و تعھد به دیگری ، یک خیال
محض است که به آسانی فراموش و توجیه می شود. عھد ما به دیگری کارگاه خلقت روحانی ماست
. وقتی عھد خود را به ناحقّ با دیگری می شکنیم در واقع خود را در دیگری می شکنیم و بدینگونه به
دام فریب خویشتن می افتیم . خیانت به عھد ، شکستن گوھر جاودانگی ماست . رابطه ای که فقط
بر اساس نیازھای مادی و غریزی باشد بسرعت به بن بست می رسد یا بواسطه ارضای آن نیاز و یا
ناکامی در آن نیاز . در ھر دو حالت بناگاه احساس پوچی و فریب می کنیم و عجب که طرف مقابل را
فریبکار می دانیم و نه خود را.
ھرگاه که عھدی معنوی و عاطفی را در دیگری می شکنیم خود را در او شکسته و شکستۀ ما در او تا
قیامت باقی می ماند و این عذابی عظیم و مادام العمر است و ما دیگر قادر نیستیم ھیچ عھد و پیمانی
را با خود و در رابطه با فرد دیگری استوار کنیم . این بدان معناست که ما تا ابد در خود شکسته شده و
در نزد خود ھیچ و پوچ شده ایم مگر آنکه آن عھد را احیاء کرده و یا از فرد مقابل طلب حلالی و بخشش
نمائیم . تا او ما را ببخشد ما ھم نمی توانیم خود را ببخشیم و این عذابی اجتناب ناپذیر است . فریب
دادن دیگران امری محال است .
از کتاب ” دایره المعارف عرفانی ” استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 141